همچنین می توان سبک های ذیل را برشمرد
همچنین می توان سبک های ذیل را برشمرد:
۱)تفکر مستقل یا مطلق: تفکری است فارغ و رها شده از ذهنیت گرایی، منابع تجربی، تجارب هیجانی، تفکر منطقی، دوگانگی و جدایی موضوع و ذهن
۲)تفکر انتزاعی:تفکری است که جزئی از موضوع را از دیگر اجزا تفکیک نموده و بدون توجه به اجزای دیگر، آن را مورد ملاحظه قرار می دهد.
۳)تفکر تحلیلی: بر پایه جدا سازی یک موضوع به عناصر و اجزای تشکیل دهنده آن. فرق آن با تفکر انتزاعی در توجه یکسان به همه اجزا است.
۴)تفکر عقل سلیم: یک راه طبیعی و درونی تفکر است.این تفکر کاملاً با خرد پذیری، وجدان، استانداردهای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی مرتبط است.
۵)تفکر مفهومی: این تفکر مبتنی بر فرآیند ادراکی مفهوم پردازی یا مفهوم آفرینی است. و بر ویژگی های درونی ساختار ذهن و مرتبط است. به عبارت دیگر، زبان و فکر از طریق این تفکر با هم مرتبط هستند.
۶)تفکر عینی: بر خلاف تفکر انتزاعی با ذات ملموس دنیای واقعی سرو کار دارد و با مفاهیم و ایده های انتزاع شده از موجودات و پدیده های حقیقی رابطه ای ندارد.
۷)تفکر کیهانی : تفکر کیهانی (جهان شمول) برخلاف تفکر خود محور، هنگام بررسی معانی حوادث گذشته و ترتیب حوادث آینده، به جهان و تمام عالم رجوع می کند
۸)تفکر انتقادی: تفکر انتقادی به معنی تفکر بی طرفانه است. تفکر انتقادی از جزم گرایی و شکاکیت اجتناب می کند و درتلاش برای پیدا کردن راه میانه ای است که از یک طرف فلسفه کل نگر در نظر گیرد و از طرف دیگر اصول را از منظری دیگر بازنگری کند و در این راه همانطور که از آخرین مفاهیم و پیشرفت های علوم استفاده می کند از پیشرفت های قبلی بشر نیز بهره مند شود.
۹)تفکر خود محور از آنجایی که انسانها بطور طبیعی خود محور هستند، برای تبدیل آن به یک تفکر برونگرا، کل نگر و فراگیر، احتیاج به تلاشی ارادی و آگاهانه داریم.
۱۰)تفکر هیجانی: تفکر هیجانی (عاطفی) مبتنی بر پایه تجربیاتی چون احساسات، هیجانات، عواطف و … می باشد. این تفکر کارکردی تنظیمی دارد؛ ، تفکر هیجانی نسبی است و با پیشداوری ها، هنجارهای اجتماعی، ارزشهای فرهنگی و … تغییر می کنند.
۱۱)تفکر تجربی: تفکر تجربی مبتنی بر تجربیاتی است که از طریق حواس پنجگانه به انسان منتقل می شود. درست برخلاف تفکر مستقل یا مطلق که خود را از تجارب فارغ می کرد.
۱۲)تفکر کارکردی: تفکری است که کارکردها و روابط سببی را در نظر می گیرد و زیر مجموعه ای از تفکر علمی است.
۱۳)تفکر کل نگر: این تفکر تلاشی است برای غلبه بر محدودیت های طبیعی دانش ارجاعی ما و این تنها با گذشتن از مرزهای تعیین شده دانش ارجاعی و با استفاده از تفکر تغییر پذیر و آزادای گمانه زنی میسر است
۱۴)تفکرشهودی: تفکر شهودی در واقع برترین قابلیت نهفته ذهن است که فراسوی محدودیت های تفکر عقلایی یا منطقی است و به امکانات و قابلیت های ناشناخته و قدرت مغز ما منتهی می شود
۱۵)تفکر منطقی : به طور کلی تفکر منطقی یک نظر کاملاً عقلایی است که بر طبق قاعده های صحیح و منطقی پایه گذاری شده است.
۱۶)تفکر جزء نگر: این سبک فکری در مقابل تفکر کل نگر است و سعی می کند مفاهیم و پدیده های پیچیده را با تحلیل اجزای سازنده آن بهتر درک کند و آنها را به جنبه های اساسی و مقدماتی تبدیل کند.
۱۷)تفکر علمی: تفکر علمی تفکری است بر پایه روشهای علمی و ایده ها و نظریات مبتنی بر علم.روش علمی است که از لحاظ عقلایی قابل پذیرش و معتبر است.
۱۸)تفکر سیستمی: تفکر سیستمی براساس نظریه سیستم ها بنا شده است. تئوری سیستم ها از دید رابطه متقابل و وابستگی متقابل پدیده ها به جهان نگاه می کند.
۱۹)تفکر کلامی: تفکری است متکی بر حافظه کلامی ذهن که موضوعات و پدیده ها را به کمک الفاظ و زبان، شناسایی، درک و توصیف می کند.
۲۰)تفکر دیداری: تفکری است متکی بر حافظه دیداری یابصری که موضوعات را به کمک تجسم تصاویر و اشکال آنها شناسایی، درک و توصیف می کند.
۲۱)تفکر همگرا: تفکر همگرا تفکری است که در آن عقل دائم در تلاش است تا فرآیند تفکر خاتمه یابد و هدف غایی آن توقف فکر است.
۲۲)تفکر واگرا: تفکر واگرا تفکری است در مقابل تفکر همگرا و دائم درتلاش است تا فرآیند تفکر، گسترده تر و بازتر گردد و هدف غایی آن رسیدن به موقعیت های تازه و جدید است.
۲۳)تفکر منفی: تفکر منفی تفکری است که جنبه های مثبت موضوع را نادیده می گیرد و تمام توجه معطوف به جنبه های منفی می گردد.
۲۴)تفکر عملی یا اجرایی: تفکر عملی یا اجرایی این تفکر در مقابل تفکر واکنشی یا تفکر انتقادی قرار دارد. تفکر واکنشی و انتقادی هنگامی بجریان می افتد که چیزی پیش رو باشد تا نسبت به آن واکنش یا انتقادی به عمل آید. در واقع اگر چیزی پیش روی نباشد تفکر فعال و جدی نیست.
۲۵)تفکر خلاق یا جانبی: تفکر خلاق تفکری است مولد که تازگی و تفاوت را به ایستایی و یکنواختی ترجیح می دهد و تفکری است که در آن سیال بودن، انعطاف پذیری، بسط و ابتکار اصالت دارد. این سبک فکری در مقابل تفکر منطقی و عقلایی قرار دارد و به جای تصورات عقلی، بیشتر از تصورات خیالی و وهمی استفاده می کند(حسین نژاد،۱۳۹۰).
سوالات یا اهداف پایان نامه :
۱-تعیین رابطه بین سبک تفکر مدیران با استراتژی مدیریت تعارض و میزان پذیرش تغییر
۲-تعیین رابطه بین انواع سبک های تفکر مدیران(قانون گذار،قضاوت گر،اجرایی)بامیزان پذیرش تغییر
۳-تعیین رابطه بین استراتژیهای مدیریت تعارض بامیزان پذیرش تغییر
۴-تعیین رابطه بین انواع استراتژیهای مدیریت تعارض(عدم مقابله،راه حل گرایی،کنترل)بامیزان پذیرش تغییر
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 485
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0