۲-۲-۳-۲-سازگاری روانی
بیشتر کودکان مبتلابه سرطان بهخوبی خود را با شرایط سازگار میکنند. درمان سرطان موجب پریشانی کودک و خانوادهاش میشود؛ ولی بررسیها نشان داده بیشتر کودکانی که تحت درمان قرار دارند و یا مدتهاست درمانشان به پایان رسیده است، دچار مشکلات روانی جدی نیستند و یا حداقل مشکلاتشان با مداخلات روانشناختی برطرف میشود (نصری، ۱۳۸۰).
معمولاً روزهای ابتدایی درمان، یعنی وقتی کودک بیشتر وقت خود را در بیمارستان میگذراند، برای خود وی و خانوادهاش ناراحتکنندهترین دوره محسوب میشود؛ کودک اغلب به دلیل دوری از خانه و دریافت درمان جدید، مضطرب و پریشان میشود. در گزارشهای مربوط به پژوهشها آمده است که در کل، کودکان مبتلابه سرطانی که تحت درمان هستند، ازلحاظ حرمت نفس، امیدواری، افسردگی، اضطراب یا دلتنگی، بههیچوجه تفاوتی با کودکان عادی ندارند. کودکانی که از حمایت گرم و صمیمانهی خانوادهی خود بهرهمندند، برای سازگاری با شرایط با مشکلات کمتری روبرو خواهند بود. نوع سرطان و روشهای درمانی مورداستفاده میتواند بر سازگاری تأثیر بگذارد. برخی از عواملی که میتوانند خطر بروز مشکلات اجتماعی، عاطفی یا رفتاری را افزایش دهند عبارتاند از: ابتلا به سرطان خون، لنفوم و یا سرطان یا درمانی که سیستم مرکزی اعصاب (مغز و نخاع) را تحت تأثیر قرار میدهد، پیوند سلولهای بنیادین، مشکلات خانوادگی، تحت درمان قرار گرفتن پیش از سن مدرسه (حسینیان، ۱۳۸۸). برخی از بررسیها نشان داده است که ناراحتیهای جسمی و عاطفی مربوط به سرطان و درمان آن میتوانند در برخی از مبتلایان سرطان دوران کودکی، منجر به ایجاد مشکلاتی برای سلامت روانی آنها شود. این مشکلات – ازجمله افسردگی – نیاز به درمان دارند و ممکن است به خودکشی منجر شوند. نشانههای افسردگی عبارتاند از: تغییر در میزان اشتها، کاهش انرژی، اختلال در خواب، اختلال در تمرکز، افزایش تحریکپذیری، کاهش علاقه نسبت به انجام هر نوع فعالیت، افزایش گریه. این نکته مهم است که افرادی که از سرطان دوران کودکی نجات مییابند، بهعنوان بخشی از روند پیگیری پس از درمان، مرتباً ازلحاظ روانی بررسی شوند. اختلال استرس پس از حادثه[۱] نیز یک اختلال اضطرابی است که پس از جراحتهای شدید جسمانی، یا اضطراب و پریشانی شدید روانی و عاطفی، بروز میکند. صرف تشخیص یک بیماری خطرناک و درمان آن، بهخودیخود آزاردهنده و آسیبزننده است (نصری، ۱۳۸۰).
۱- Post-Traumatic Stress Disorder