– کارایی، بهرهوری و اثر بخشی
مفهوم کارایی معمولاً با واژه «اثر بخشی[۱]» و «بهرهوری[۲]» اشتباه میشود. «اثر بخشی» میزان هم جهت بودن انجام فعالیتهای یک سازمان را با اهداف تعیین شده برای آن نشان میدهد به عبارت دیگر اثر بخشی درجه دستیابی (تکمیل) هدف را بیان میدارد، اما «بهرهوری» ترکیبی از اثر بخشی و کارایی است. زیرا اثر بخشی با عملکرد و کارایی با استفاده از منابع در ارتباط است. این مفاهیم در تعریف بهرهوری به صورت زیر بیان گردیده است (مهرگان،۱۳۸۷).
در تعیین تفاوتهای بین کارایی و بهرهوری باید به نکات زیر توجه داشت:
- کارایی به عنوان معیاری بین صفر تا یک و یا بر حسب درصد بین صفر تا صد بیان شده است در حالی که بهرهوری میتواند بزرگتر از یک باشد.
- بهرهوری را در ارتباط با تک تک عوامل مانند بهرهوری نیروی انسانی یا سرمایه محاسبه شده ولی کارایی به عنوان معیاری کلی باید از ترکیب ورودیها و خروجیها حاصل گردد (مهرگان،۱۳۸۷).
۲-۴- قانون بازده به مقیاس
بازده به مقیاس[۳] مفهومی است بلند مدت که منعکس کننده نسبت افزایش در خروجی به ازاء افزایش در میزان ورودیها میباشد. این نسبت میتواند ثابت، صعودی و با نزولی باشد. نسبت بازده ثابت به مقیاس وقتی صادق است که افزایش در ورودی به همان نسبت موجب افزایش خروجی شود. برای مثال اگر نیروی کار و سرمایه دو برابر شود، نتیجه آن دو برابر شدن میزان محصول گردد. بازده صعودی نسبت به مقیاس آنست که به میزان خروجی به نسبتی بیش از میزان افزایش در ورودیها، افزایش یابد و در صورتی که میزان افزایش در خروجیها کمتر از نسبتی باشد که ورودیها افزایش داده شوند، بازده نزولی نسبت به مقیاس ایجاد میشود.
جهت بررسی بازده به مقیاس، در حالتی که دو ورودی و یک خروجی وجود داشته باشد، یک منحنی تولید یکسان را در نظر بگیرید. y1 واحد محصول با استفاده از ترکیب دو ورودی x1’ و x1 در شکل زیر مورد توجه قرار دهید. دو برابر کردن هر دو ورودی موجب تغییر منحنی تولید یکسان به y2 میشود. اگر y2 دقیقاً برابر با y12 باشد، سیستم را نماینده بازده ثابت به مقیاس در دامنه x1 x1’ تا x2 x2’نامند. اگر y2 بیشتر از y12 باشد، بازده به مقیاس صعودی است و اگر y2 دقیقاً کمتر از y12 باشد، بازده به مقیاس نزولی خواهد بود.
شکل ۲-۱٫ بازده به مقیاس (مهرگان،۱۳۸۷)
متداولترین وضعیت برای یک تابع تولید ابتدا بازده به مقیاس صعودی و سپس نزولی است. منطقه بازده به مقیاس صعودی به تخصص نسبت داده میشود. با افزایش مقدار تولید کارگران متخصص را میتوان استخدام کرد و ماشین آلات جدید و کارا در فرآیند تولید مورد استفاده قرار گیرند. لیکن افزایش تولید از یک حد معین نه تنها کسب عواید بیشتر ناشی از میزان افزایش تخصص را محدود میکند، بلکه مشکلات مربوط به هماهنگی در مراحل و انجام تولید ممکن است هزینه را به طور قابل ملاحظه ای افزایش دهد. وقتی مخارج هماهنگی بیش از مخارج تخصیص داده شود، بازده به مقیاس نزولی تبدیل خواهد شد.
۲-۵- روشهای برآورد کارایی
به طور کلی دو حیطه سنتی و نوین را میتوان برای اندازه گیری کارایی واحد های اقتصادی مطرح کرد که عبارتند از :
الف) روشهای نوین: این روشها به دو شاخه پارامتریک و غیر پارامتریک تقسیم میشوند. در حوزه پارامتریک تابع تولید مشخصی با استفاده از روشهای مختلف آماری و اقتصاد سنجی تخمین زده میشود و با به کار گیری این تابع نسبت به تعیین کارایی اقدام میشود. میتوان به روش تابع مرزی تصادفی SFA[4] و روش تابع مرزی قطعی و تحلیل رگرسیون اشاره کرد.
در حوزه غیر پارامتریک دیگر نیازمند تخمین تابع تولید نمیباشیم، میتوان روش گروه های شاخص و همچنین تحلیل پوششی دادهها را بر شمرد.
شکل ۲-۲٫ روشهای برآورد کارایی
ب) روشهای سنتی : از روشهای سنتی میتوان به روش تحلیل نسبت اشاره کرد. در این روش یک نسبت بین اقلام مربوط به هم در اطلاعات عددی مدیریت محاسبه و تحلیل میشود. به طور کلی روشهای تحلیل نسبت عبارتند از (احمد پور،۱۳۸۵) :
- روش روند
- روش درصد
- روش مقایسه
- روش شاخص
[۱] Effectiveness
[۲] Productivity
[۳] Return to Scale
[۴] Stochastic Frontier Production Function
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 479
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0