-۴-۵- با وجدان بودن
باوجدان بودن پنجمین و آخرین عامل از نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت است. این عامل به تفاوتهای فردی در سازماندهی، اجرای وظایف، کنترل تکانهها و طرح ریزی برای انجام رفتارها اشاره دارد. فرد وجدانی دارای هدف، خواستههای قوی و از پیش تعیین شده است. افراد با نمرات بالا در این مقیاس (C) افرادی دقیق و وسواسی، وقت شناس، قابل اعتماد و مسئولیتپذیرند، از نظر اجتماعی کارآمد و در زمینههای حرفه ای و دانشگاهی، افراد موفقی هستند. (تیلوپولوس[۱]، پالیر[۲] و کاکسون[۳] ۲۰۱۰). افراد باوجدان سالمترند و بیشتر زنده میمانند (همان منبع). افراد با نمرهی پایین را نباید افرادی فاقد پایبندی به اصول اخلاقی دانست، بلکه این افراد معمولاً دقت کافی را برای انجام کارها از خود نشان نمی دهند. همچنین، در جهت رسیدن به اهداف خود نیز چندان مسر و پیگیر نیستند. برخی از شواهد پژوهشی نشان میدهد که نیاز به لذت طلبی و علاقه مندی به امور جنسی در افراد نمرهی پایین، بیشتر از افرادی است که نمرهی بالا کسب میکنند (مک کری و کاستا، ۱۹۸۶؛ نقل از شاپوری، ۱۳۸۷). رویههای عامل باوجدان بودن به ترتیب عبارتند از: کفایت[۴]، نظم[۵]، وظیفه شناسی[۶]، تلاش برای موفقیت[۷]، خویشتن داری[۸] و تامل[۹] (همان منبع، ۱۳۸۶).
جدول ۲-۱- برخی از مهمترین ویژگیهای نمرات بالا و پایین عاملهای شخصیتی نئو را نشان میدهد.
جدول ۲-۱- نمرات بالا و پایین عاملهای پنج گانه شخصیت
نمرات پایین |
عاملهای شخصیت |
نمرات بالا |
آرام، خونسرد، غیرهیجانی، باقدرت، مطمئن، متکی به خود |
روان رنجورخویی
(N)
|
نگران، عصبی، هیجانی، نامطمئن،
بیکفایت، ترسو
|
تودار، متین، بی اشتیاق، نجوش،
تکلیف مدار، کناره گیر، آرام
|
برونگرایی
(E)
|
خونگرم، فعال، پرحرف، مهربان، اجتماعی، فردمدار، خوشبین |
منفی، غیرخلاق، بی علاقه،
بیتوجه به هنر، غیرتخیلی
|
انعطاف پذیری
(O)
|
کنجکاو، با علایق متنوع، خلاق،
مبتکر، تخیلی، غیرسنتی
|
خودخواه، بدخلق، بدگمان، تکرو، کینه توز، بی ثبات، تأثیرپذیر |
توافق پذیری
(A)
|
خوش قلب، خوشخلق، قابل اعتماد، دارای حس همکاری، با گذشت، خوش باور، مصمم |
بی هدف، غیرقابل اعتماد، تنبل، بی دقت، بی بندو بار،، بی آرمان، لذت جو |
با وجدان بودن
(C)
|
منظم، قابل اعتماد، سخت کوش، خود تنظیم، وقت شناس، دقیق، تمیز، برانگیخته، خوداستقامت |
به نقل از یخوابی (۱۳۸۹)
گستردگی پذیرش پنج فاکتور اصلی نظریه پنج عاملی شخصیت، که مدعی است پنج بعد اصلی شخصیت (روان رنجور خویی، برون گرایی، گشودگی به تجربه، موافق بودن، باوجدان بودن) برای قضاوت در مورد سازگاری و ثبات رفتاری، عاطفی و شناختی در نمونههای غیر بالینی، هم لازم و هم کافی است، اشاره به این دارد که دیگر ساز ههای ساختاری و شخص محور مانند راهبردهای یادگیری ممکن است به سادگی منعکس کننده ی تفاوتهای بارز فردی مورد بحث در مدل پنج عاملی باشد (کامورو و فورنهام[۱۰] ۲۰۰۸).
فورنهام و جکسون[۱۱] (۱۹۹۹) با یافتن همبستگی بین ویژگیهای شخصیتی و سبکهای یادگیری، آشکارا بیان نمودهاند که سبکهای یادگیری زیر مجموعه شخصیت هستند. آنها در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که بین سبکهای یادگیری و ویژگیهای شخصیتی رابطه وجود دارد، و بیان نموده اند که ویژگیهای شخصیتی ترجیحات شغلی افراد را توجیه میکند و سبکهای یادگیری نیز ترجیحات شغلی و تحصیلی افراد را پیش بینی میکند.
[۱] -Tiliopoulos
[۲] -Pallier
[۳] -Coxon
[۴] -Competence
[۵] -Order
[۶] -Dutifulness
[۷]– Achievement striving
[۸] -Self-discipline
[۹] -Deliberation
[۱۰] – Chamorro& Furnham
[۱۱] – Furnham & Jackson
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 471
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0