۳-۱- ضرورت انجام تحقیق:
خانواده به معنای واقعی پناهگاه اعضایش است و با توجه به سلسله مراتب درون خود به اعضایش احساس امنیت میبخشد. خانواده همواره پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ارزشها و نگرشها و وسیلهی انتقال این ویژگیها به نسلهای بعد بوده است. امروزه روند شتابان تحولات اجتماعی ارتباطات فوق را سست میکند و این رکن بنیادی و مقاوم حیات اجتماعی را در جریان تحول قرار میدهد. اهمیت این تحولات دگرگونساز و پیامدهای آن در روابط میان زن و مرد، پدر و مادر و فرزندان، نقش شبکهی خویشاوندی و غیره سبب شده که موضوع خانواده به یکی از مسایل مهم مطالعه و پژوهش در سالهای اخیر تبدیل شود (آزاددار مکی، زند و خزایی، ۱۳۷۹).
در زندگی اکثر کودکان و نوجوانان، خانواده همواره یک تکیهگاه محسوب میشود و نخستین مدرسه سلامت روان است از این رو شناخت به موقع و آگاهی از مشکلات عاطفی و روانی خانواده میتواند به کاهش آسیبهای اجتماعی از جمله طلاق، خودکشی و سوء مصرف مواد کمک کند. اهمیت خانواده در این است که وظیفه جامعهپذیری و تربیت نسلهای آتی را نیز بر عهده دارد. در حال حاضر خانوادهها دچار انواع آسیبپذیری و بحران هستند که برخی از آنها عبارت است از طلاق، اختلاف و تضادهای زناشویی، خودکشی، کودک آزاری، فرار دختران و اعتیاد. این بحرآنها موجب میشود که خانواده نتواند به عملکرد اساسی خویش یعنی رشد عاطفه و وجدان اخلاقی عمل کند و هرگاه بنیان عاطفی و اخلاقی خانواده که از همبستگی اعضایش نشأت میگیرد، متزلزل شود تصور سایر انحرافهای اجتماعی نیز دور از ذهن نخواهد بود (موسوی و سجادی، ۱۳۸۲، به نقل از لطافت، ۱۳۹۰).
به همان اندازه که خانواده محل امنی برای اعضای خود محسوب میشود؛ طلاق یک معضل اجتماعی است که زندگی افراد درگیر را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. طلاق نه تنها سبب گسیختن پیوندهای زناشویی میشود، بلکه اغلب سبب از هم پاشیدن و آسیب دیدگی روابط بین والدین و کودک نیز میشود. طلاق علل متفاوت روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز دارد و بالاتر از همه یک پدیده روانشناختی است که در شرایط یکسان اجتماعی همه افراد به طلاق روی نمیآورند و لذا باید روحیه طلاق گرفتن در افراد وجود داشته باشد (ساروخانی، ۱۳۷۷).