۲-۳-۲ نقش و آثار کارآفرینان در جامعه:
در اقتصاد با ماهیت شبکه ای امروز، نقش شبکه های اجتماعی در رشد و توسعه اقتصادی به مراتب بیش از نظام متمرکز برنامه ریزی دولتی بوده، و نقش کارآفرینان نیز در چنین رویکرد شبکه مداری به مراتب پر رنگ تر از رویکرد اقتصاد کلاسیک است. در اقتصاد نوین، کارآفرینان در شبکه های اجتماعی به عنوان عناصری فعال ایفای نقش کرده و موجب ارتقاء بازده سرمایه های مادی و انسانی می شوند. از ویژگی های بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است و در چنین اقتصادی کشور هایی موفق هستند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند، لذا با توجه به قابلیت های کارآفرینی در تطبیق با تغییرات، کشور هایی که در آنها میزان فعالیت های کارآفرینانه بالا تر است، امکان کسب موقعیت های بهتری را در اقتصاد جهان خواهند داشت. همچنین با توجه به نقش نیروی انسانی به عنوان یک منبع نامحدود و محور هر نوع توسعه، کارآفرینها به شکلی خاص دارای نقش مؤثری در فرایند توسعه اقتصادی می باشند، پژوهش ها نیز در مجموع نشان داده که بین رشد اقتصادی و تعداد کارآفرین ها در یک کشور همبستگی وجود دارد، زیرا هر کشوری که دارای تعداد بیشتری کارآفرین باشد از محرک های تجاری و اقتصادی قوی تری نیز برخوردار است (آقازاده و رضازاده، ۱۳۸۳) در سال ۱۹۹۹، موسسه رصدکننده کارآفرینی در سطح جهان (GEM)، یک مدل مفهومی را طراحی کرد تا رابطه بین کارآفرینی به عنوان یکی از گزینه های کلیدی و مؤثر را با رشد اقتصادی کشورها ارزیابی نماید. این مدل نشان می دهد که رشد اقتصادی ملی در هر کشور با دو فعالیت موازی زیر مرتبط است:
نقش ایجاد شرکت های بزرگ در رشد اقتصادی
نقش شرکت هایی که مستقیماً به فرایند کارآفرینانه مرتبط هستند.
در سیاست های ملی کشور ها و همچنین در بسیاری از مطالعات، همواره به تأثیر ایجاد شرکت های بزرگ در رشد اقتصادی توجه و تأکید شده است. در این خصوص باید توجه داشت که هر چند میان ایجاد شرکت های بزرگ و توسعه اقتصادی رابطه ای بر قرار بوده و آنها نیز در توسعه اقتصادی سهم مربوط به خود را دارند، اما سهم و نقش اصلی در رشد اقتصادی اغلب کشور ها را فرایند های کارآفرینانه در قالب ایجاد شرکت های کوچک و متوسط جدید ایفا می نماید. زیرا که این شرکت ها به عنوان منبع عظیمی از خلاقیت و نوآوری شناخته شده و در سه دهه گذشته سهم به سزایی در گسترش صنایع پیشرفته و ایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکت های بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند (حجازی، ۱۳۸۴، ۴-۵).
اگر بپذیریم که در قرن حاضر اقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه نوآوری استوار است باید بستر لازم را برای رشد کسانی که ایده را به محصول و علم و دانش و علوم با صنعت و بازار است (موسوی، ۱۳۸۲). با توجه به اهمیت موضوع و نقش کارآفرینی در اقتصاد ملی و جهانی، تولید ثروت و ایجاد اشتغال، صاحبنظران رشته های مختلف به بررسی پدیده کارآفرینی از جنبه های مختلف پرداخته اند، جاذبه اصلی کارآفرینی چه در بعد فردی و چه در بعد سازمانی نوآوری بی حد آن است، نوآوری فرایندی است پایان ناپذیر چون نمی توان برای تولید علم حد و مرزی قائل گردید. کارآفرینان با ویژگی خلاقیت قادرند محصولی جدید یا خدماتی نو به بازار ارائه نمایند. بسیاری از کارآفرینان فعالیت خود را در قالب ایجاد شرکت های کوچک و متوسط شروع می نمایند. لیانگ توسعه رشد مشاغل و شرکت های کوچک را به عنوان روشی برای ایجاد جوامع قوی تر می داند ( لیانگ ، ۲۰۰۶). این شرکت ها سهم بسزایی در توسعه صنایع پیشرفته و ایجاد اشتغال داشته اند و نسبت به شرکت های بزرگ از انعطاف پذیری بالا تری برخوردارند، لذا بسیاری از دولت ها متقاعد شده اند که باید بستر رشد را برای واحد های کوچک و متوسط فراهم سازند و آنها را تا زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد شوند حمایت کنند ( موسوی، ۱۳۸۲)
بطور کلی نقش کارآفرینان شامل موارد زیر است :
- عامل اشتغالزایی
- عامل ترغیب و تشویق سرمایهگذاری
- عامل تعادل در اقتصادهای پویا
- عامل تحول و تجدید حیات ملی و محلیکارآفرینی فراتراز شغل و حرفه است، بلکه یک شیوه زندگی است
- عامل تولید (همانند زمین، نیروی کار و سرمایه)
- عاملساماندهیوسازماندهیمنابعواستفادهاثربخش از آنها
- عامل انتقال تکنولوژی
- عامل شناخت، ایجاد و گسترش بازارهای جدید
- عامل نوآوری و روانکننده تغییر
- عامل کاهش بوروکراسی اداری (کاهش پشتمیزنشینی ومشوق عملگرایی)
- عامل تحریک و تشویق حس رقابت
- عامل یکپارچگی و ارتباط بازارها
۲-۴ آموزش کارآفرینی :
امروزه کارآفرینی به عنوان یک راهکار اثر بخش برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها به شمار میرود. کارآفرینی به معنای فرآیند کشف و بهرهبرداری از فرصتها به منظور ارزشآفرینی در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده و اساس توسعه پایدار تلقی میشود. به این ترتیب توسعه کارآفرینی نقش شایستهای برای حضور فعال در بازارهای جهانی، اشتغالزایی پایدار، توسعه عدالت، کاهش فقر و حل مشکلات جامعه، دولت و بخش عمومی دارد.
از این رو، ضرورت توجه و تربیت افراد غیرکارآفرین و آموزش کارآفرینی به آنان از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین دلیل فعالیتهای آموزشی برای تربیت کارآفرینان در دستور کار بسیاری از مراکز آموزش کارآفرینی در ایران قرار گرفته، زیرا لازمه توسعه کارآفرینی، آموزش آن است. همچنین با توجه به تأکید دولت در برنامه پنجم توسعه کشور مبنی بر توانمندسازی و خروج سالانه ۱۰درصد از افراد دارای قابلیت بازتوانی از چرخه حمایت، باید آموزش کارآفرینی و اشتغال به افراد محروم و فقیر جامعه، برای اجرای عدالت و کاهش فقر مورد توجه روز افزون دولتمردان قرار گیرد.
در چند دهه اخیر نوآوری و اختراع جایگاه ویژهای در پیشرفت و توسعه کشورها داشته و صاحبنظران اقتصادی آن را به عنوان موتور توسعه اقتصادی قلمداد کردهاند که با وجود ارزشمندی و پایانناپذیری، بسیار ارزان و در اختیار همگان است. جامعهای که پیشرفت خود را متکی به قوه تفکر و ابداع بداند موفقتر از جامعهای است که وابسته به منابع مادی و طبیعی است. برخی از کشورها به دلیل وجود نداشتن منابع مادی و طبیعی، به نیروی ابتکار و خلاقیت و به عبارتی کارآفرینی روآورده و طی چند دهه خود را در گروه کشورهای پیشرو قرار دادهاند. به ویژه در عصر داناییمحور کنونی که تلفیق اندیشه و ابتکار همراه با تکنولوژیهای پیشرفته موجب ابداعات بینظیری میشود، توجه به افراد کارآفرین بیش از پیش حائز اهمیت و مورد توجه مدیران قرار گرفته است و این سوال را در ذهن تداعی میکند که کارآفرینان زاده میشوند یا پرورش مییابند؟ این سؤال و سؤالات مشابه موجب بحث و تبادلنظر و تحقیق و پژوهش بیشتر صاحبنظران این حوزه شد.
تجربه کشورهای مختلف نظیر هند، کره جنوبی، ژاپن، مالزی و… در زمینه آموزش و ترویج روحیه و فعالیت کارآفرینی موید این نظریه است که کارآفرینی قابل آموزش است و میتوان روحیه کارآفرینی را از دوره کودکی و در همه سنین بین افراد جامعه تشویق و ترویج کرد. سازمان بینالمللی کار نیز براساس مطالعات گسترده خود گزارش میدهد که آموزشهای کارآفرینی بر میزان رشد، اشتغال و سودآوری بنگاههای کوچک تأثیر جدی داشته است و این آموزشها موجب بهبود عملکرد کاری آموزشدیدگان شده است.
نتایج تحقیقات «دیوید برج» در سال ۱۹۷۹ در خصوص روند اشتغالزایی و استخدام در ایالات متحده آمریکا طی سالهای ۱۹۷۶-۱۹۶۹ نشان میدهد که ۸۱ درصد مشاغل جدید توسط شرکتهای کوچک (با حداکثر ۱۰۰ کارمند) ایجاد شده است که سهم بیشتری در رشد اقتصادی این کشور داشتهاند. همچنین عدم کارآیی نظام اداری در دهه ۷۰ همراه با اخراج کارکنان از شرکتهای بزرگ و چندملیتی، ضرورت کارآفرینی را بیش از پیش کرده تا جایی که طی دو دهه اخیر سرعت تلاش برای القای کارآفرینی در شرکتهای بزرگ و آموزش کارآفرینان و توسعه کارآفرینی به وضوح مشاهده میشود.
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 425
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0