۲-۲-۱- انواع فساد
هیدن هیمر[۱] فساد اداری را به سه گونه سیاه، خاکستری، سفید تقسیم میکند:
] فساد اداری سیاه:
کاری است که از نظر تودههای و نخبگان سیاسی منفور است و عامل آن باید تنبیه شود. مثل رشوه گرفتن مهندس ناظر و نادیده گرفتن معیارهای ساخت ساختمان.
]فساد اداری خاکستری:
کاری است که از نظر اکثر نخبگان منفور است اما تودههای مردم در مورد آن بیتفاوت هستند. (کوتاهی کارمندان در اجرای قوانینی که مردم دوست ندارند و نخبگان مفید میدانند).
] فساد اداری سفید:
کاری که ظاهراً مخالف قانون است اما اکثر اعضای جامعه آن را آن قدر مضر و با اهمیت نمیدانند که خواستار تنبیه عامل آن باشند (حبیبی،۱۳۷۵،ص ۱۵).
۲-۲-۲- پیامدهای فساد
- فساد رشد اقتصادی را کاهش میدهد و سرمایهگذاری مستقیم خارجی را تشویق میکند.
- درآمدهای دولتی را کاهش و از مسیر اصلی خود منحرف میکند.
- فساد باعث تخصیص نادرست منابع کمیاب میشود.
- فساد مقررات دولتی را غیر اثربخش میکند.
- دستگاه اداری فاسد حلقه فسادی را ایجاد میکند که در آن دولت قدرت و توانایی حکومتی خود را از دست میدهد.
- دستگاه قضایی و کارکنانی که رشوه میگیرند بر عناصر فساد و جرم در جامعه تأثیر میگذارد.(صفایی، ۱۳۸۹).
در کشورهای در حال توسعه، جریان معکوس سرمایه، منجر به بی ثباتی سیاسی و اقتصادی، زیرساختهای فقیر، آموزش و پرورش، بهداشت و سایر خدمات، و به طور کلی تمایل به ایجاد و یا تداوم استانداردهای پایین زندگی میشود. (لانگست و همکاران، ۲۰۰۲، ص ۹-۱۰).
۲-۲-۳- سطوح فساد
- مفاسدی است که عمدتاً با نخبگان سیاسی مرتبط بوده و کارمندان عالی رتبه و مقامات ارشد دولتها درگیر این نوع فساد هستند. این نوع از فساد، فساد کلان یا فساد سیاسی نام دارد.
مفاسدی که میان کارمندان رده پایینی است که در این نوع مفاسد، رشوههای عمومی و کارسازیهای غیرقانونی صورت میگیرد. این فساد عمدتاً با بخش خصوصی و جامعه درگیر و در ارتباط است (ربیعی،۱۳۸۳).
۲-۲-۴- مفهوم و کلیات سازمان
سازمانها رکن اصلی اجتماع کنونی را تشکیل میدهند. آنها ما را احاطه کردهاند. ما در درون سازمانها متولد میشویم و معمولاً در درون آنها بدرود حیات میگوییم. از گهواره تا گور در سازمانها بسر میبریم. تقریباًٌ به هیچ وجه نمیتوان از دست آنها فرار کرد. ضرورت و مورد نیاز بودن آنها درست همانند پدیدهی مرگ یا هوایی است که برای حیات خود به آن نیازمندیم ( اچ. هال، ۱۹۷۲). سازمانها، به دلایل بسیار، موضوع مهمی جهت بررسی و مطالعه است. سازمانها در جوامع معاصر مکانیسمهای خوبی جهت تحقق هدفهای جمعی محسوب میشوند. سازمانها دربردارنده فرایندهای اجتماعی عمومی هستند ولی این فرایندها را در قالب ترتیبات ساختاری متمایز به اجرا در میآورند (اسکات، ۱۹۹۸).
در زیر به مفهوم و تعاریف سازمان و انواع آن و سطوح عملکرد سازمانها در سطح منطقهای، ملی و بینالمللی پرداخته شده است.
بحث درباره «تعریف واژه» کشنده یا مرگ بار است. این گفتار درباره تعریفی که از سازمان میشود نیز صدق میکند، ولی ما ناگزیر از آن هستیم. اگر چه برخی از نویسندگان چنین استدلال میکنند که ارائه تعریفی از سازمان دردی را دوا نمیکند، ولی به نظر میرسد راه معقول این باشد که بگوییم تعریف مبنایی را به دست میدهد که میتوان مطلب مورد مطالعه را درک کرد.
در اینجا به تعریفهایی میپردازیم که به وسیله نویسندگان زمان گذشته ارائه شده است (اچ.هال، ۱۹۷۲).
سازمانها را سیستمهایی میدانست که در اصل بر اساس ” تشریک مساعی “، همکاریهای اعضای خود تشکیل میشوند. سازمان رسمی از آن نوع مشارکت بین انسانها به وجود میآید که هوشیارانه، با قصد و هدفمند باشد (اسکات، ۱۹۹۸).
[۱]– A. J. Heiden heimer
[۲] – Barnard
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 395
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0