۲-۱-۶- ده مهارت اصلی وپایهای مهارتهای زندگی
این مهارتها عبارتند از :
- مهارت خود آگاهی
- مهارت همدلی
- مهارت برقراری رابطه مؤثر
- مهارت روابط بین فردی سازگارانه
- مهارت تصمیم گیری
- مهارت حل مسأله
- مهارت تفکر نقاد
- مهارت تفکر خلاق
- مهارت مقابله با هیجان
- مهارت مقابله با استرس(دفتر برنامه ریزی و پرورشی وزارت آموزش وپرورش،۱۳۸۴).
مهارتهای زندگی را می توان به علت نزدیکی وهمپوشی دوبه دو به پنج حوزه مانند زیر تقسیم کرد . برای ارتقای سلامت ، آموزش هر یک از این حوزه ها ، به صورت مهارتهای عام واصلی زندگی ، باهدف ایجاد تونایی روانی و اجتماعی انجام می گردد .
خودآگاهی
و همدلی |
ارتباطات اجتماعی
و ارتباطات بین فردی |
تفکر خلاق
و تفکر نقاد |
تصمیم گیری
و حل مسأله |
مقابله با هیجان
و مقابله با استرس |
آموزش مهارتهای زندگی به دو صورت انجام می گیرد :
۱-آموزش مهارتهای زندگی به صورت کلی که با هدف ارتقا سلامت وبهداشت روان و ایجاد رفتارها وتعاملات سالم صورت می گیرد.
۲-آموزش مهارتهای اختصاصی و ویژه باهدف پیشگیری از یک آسیب مشخص مانند آموزش مهارت قاطع بودن و در مقابل مشاور گروه جهت سوء مصرف مواد وغیره .
شواهد عملی نشان می دهدکه آموزش مهارتها با این روش ودر قالب یک برنامه گسترده ،نقش مهمی در پیشگیری اولیه دارد(دفتر برنامه ریزی و پرورشی وزارت آموزش وپرورش،۱۳۸۴).
آموزش مهارتهای زندگی فرد را قادر می سازد تا دانش ،ارزشها و نگرشها را ه تواناییهای بالفعل تبدیل کند و انگیزه و رفتار سالم داشته باشد وفرصت و میدان انجام چنین رفتارهایی را ایجاد نماید . مهارتهای زندگی بر ادراک فرد از کفایت خود و اعتماد به نفس و عزت نفس اثر دارد وبنابراین نقش مهمی در سلامت روان دارد. همراه با افزایش سطح بهداشت روان ، مراقبت در خود و دیگران ، پیشگیری از مشکلات روانی و بهداشتی و مشکلات رفتاری افزایش می یابد(مهدی زاده،۱۳۸۲).
برخورداری از مهارت های زندگی فرد را برای غلبه بر تنش ها و مشکلات پیش رو که اقتضای زندگی فردی و اجتماعی است آماده می کند. مهارت های زندگی افراد را در رویارویی با شرایط زندگی توانمند می سازد. این مهارت ها می تواند تأمین کننده سلامت روانی ، اجتماعی و جسمانی افراد باشد. پایین بودن مهارت های زندگی موجب افت عملکرد تحصیلی روی آوردن آنان به رفتارهای پر خطر می گردد ( رامشت و فرشاد، ۲۰۰۹).