۲-۲-۳- خانواده مدرن
انسان در گروه زنده میماند این امر ذاتی وضع انسانی است اساسیترین نیاز نوزاد وجود مادری است که او را تغذیه و حفاظت کند و آموزش دهد. فراتر از این انسان در تمام جوامع با تعلق به گروههای اجتماعی پابرجا مانده است. در فرهنگهای مختلف این جوامع ازنظر سطح سازمانیافتگی و تمایز متفاوتاند. جوامع بدوی متکی به اجتماعات بزرگ و همراه با توزیع ثابت نقشها یا وظایف است. با پیچیدهتر شدن جامعه و ضرورت یافتن مهارتهای تازه ساختهای اجتماعی متمایز میشوند تمدن صنعتی شهری مدرن از انسان دو چیز مطالبه میکند:توانایی کسب مهارتهای بسیار تخصصی و قابلیت تطابق سریع با شرایط اجتماعی و اقتصادی دائماً متغیر (مینو چین[۱]، به نقل از ثنایی، ۱۳۸۱).
خانواده همواره بهموازات تغییرات جامعه دستخوش تغییراتی شده است و خانواده در پاسخ به نیازهای فرهنگ جامعه نقش حمایت و اجتماعی کردن اعضای خود را تقبل و رها کرده است. خانواده به یک معنا دو نقش متفاوت ایفا میکند یکی داخلی که حمایت روان اجتماعی از اعضای خود باشد و دیگری خارجی یعنی برون سازی بافرهنگ و انتقال آن. (مهدیزداگان، ۱۳۷۷).
جامعه صنعتی شهری باقدرت در خانواده دخالت کرده است و بسیاری از نقشهایی را که زمانی وظایف خانواده بود در اختیار گرفته است پیران خانواده امروز بهطور جداگانه و در خانه کهنسالان یا خانه شهروندان ارشد زندگی میکنند مخارج مربوطه را جامعه از طریق برنامههای امنیت یا رفاه اجتماعی تأمین میکند. جوانان از مدرسه وسایل ارتباطجمعی و همسالان تعلیم میگیرند. تکنولوژی جدید ارزش آنچه را که کار طبقه زن تلقی می شد. به شدت کاهش داده است طوری که وظایف لازم برای بقای واحد خانواده را، ماشین با تولید بهتر آن تغییر داده است شرایط جاری که به زن و شوهر اجازه کار میدهد، یا الزام کار خارج از خانه را ایجاد کرده است. باعث میشود شبکه روابط برون خانگی بالا بگیرد و تعارض بین زن و شوهر تشدید شود. انسان مدرن باوجود تمام این تغییرات هنوز به یک رشته ارزش هایی چسبیده است که متعلق به جامعه متفاوتی است جامعه ای که در آن مرزهای بین خانواده فردای آن به وضوح ترسیم شده بود. پای بندی به یک الگوی منسوخ منجر به این امر شده است که بسیاری از وضعیت هایی که به وضوح مربوط به استحاله خانواده است، اطلاق نابهنجار و آسیب زا پیدا کند، هنوز ه محک زندگی خانواگی این افسانه است که : «و بدین ترتیب آنها عروسی کردند و از آن پس با خوبی و خوشی تا پایان عمر زندگی کردند». تعجب آور نیست که هیچ خانواده ای به این ایده آل نمیرسد (مینو چین، به نقل از ثنایی، ۱۳۸۱).
[۱] – Mynvchyn