۲-۲- ادراک از خدا
مفهوم خدا تحول وشکل گیری دینداری شخصی درافراد را تعیین می کند در طول دهه گذشته بیش از هر مفهوم مذهبی دیگر مورد بررسی قرار گرفته است.(هاینز،[۱]۲۰۰۸). ادراک از خدا (تصویر از خدا )یک مدل کارکردی درون روانی است که فرد خدارا بدان گونه ودر قالب متصور می شود . ادراک از خدا نه فقط کل سازه روانی را نشان می دهد، درجه رشد یافتگی استدلال اخلاقی وبلوغ روانی در نگاهی ژرفتر تمامیت شخصیت فرد باشد در حالی که افکار واندیشههای افراد در مورد خدا که مستقیما از آموزههای دینی نشات میگیرد وبیشتر با ادبیات وسنن دینی منتقل می شوند، اغلب به راحتی توسط یک مصاحبه قابل دست یابی است اما دست یابی به سطح تصور وتصویر افراد از خدا یا همان ادراک از خدا کاری دشوار است. (گاتیس[۲] ۲۰۰۸)
ادراک از خدا از دیدگاه روانشناسی یک الگوی شناختی –عاطفی است که از طریق نخستین ارتباطات کودک با افراد مهم زندگی و مراقبینش شکل گرفته است و در سرتاسر زندگی همگام با رشد بلوغ روانی فرد بارها و بارها تجدید می شود. این الگو جهت گیری رفتار واحساس فرد در ارتباط با خدا را هدایت می کند ،به همین خاطر ادراک از خدا مجموعههای منسجم از آخرین سطح ادراک فرد در مسائل انتزاعی وامور ماورایی است .همچنین در صورتی که صحبت از شناخت افراد در شخصیت ایشان به میان باشد وبخواهیم سازه ای روانی انتخاب کنیم تا با بررسی آن به بسیاری از ویژگیهای روانی افراد پی ببریم آنگاه ادراک فرد از خدا وتصویری که وی به آن دست پیدا کرده است بسیار مهم است (لاورنس،۲۰۰۹) این مفهوم در مکتب روانشناسی روابط موضوعی (روابط شی )ریشه دارد (سنت کلر[۳]،۱۳۸۸).
[۱] .Hainz
[۲] .gatis