پایان نامه ادراک مشتریان از تبلیغات تجاری شرکت بر آگاهی از برند
نوشته شده توسط : admin

چارچوب نظری تحقیق

چارچوب نظری بنیانی است که تمامی پژوهش بر آن استوار می باشد. این چارچوب شبکه ای است منطقی، توصیفی و پرورده مشتمل بر روابط موجود بین متغیرهایی که در پی اجرای فرآیندهایی چون مصاحبه، مشاهده و بررسی پیشینه تحقیق شناسایی شده است. پس از شناسایی متغیرهای مناسب باید شبکه ای از روابط میان متغیرها تدوین شود تا بتوان فرضیه های مرتبط با آنها را پدید آورد و سپس آزمود. در واقع چارچوب نظری روابط میان متغیرها را روشن می کند همانگونه که بررسی پیشینه مبنای چارچوب نظری را تشکیل می دهد. این بدان معناست که بررسی پیشینه،متغیرهایی را که ممکن است حایز اهمیت باشند و درواقع یافته های پژوهش های پیشین هستند را شناسایی می کند. یک چارچوب نظری خوب نیز در جای خود مینای منطقی لازم برای تدوین فرضیه های آزمون پذیر را فراهم می آورد (سکاران، ۱۳۸۸).

نقش برند در شناسایی محصول شرکت در بازارهای رو به گسترش امروزی، نقشی انکار ناپذیر است. ساخت یک برند قدرتمند هدف نهایی بسیاری از شرکت ها است. امروزه برندها بیش از همه ی دارایی های شرکت ارزشمند هستند. در واقع، برندها افزاینده ی ارزش اقتصادی و استراتژیک مالکانشان می باشند. ارزش ویژه ی عالی برند منجر به دستیابی به مزیت هایی چون بهره مندی شرکت از کاهش هزینه های بازاریابی به لحاظ آگاهی مصرف کننده از برند و وفاداری به آن، نفوذ تجاری بیشتر شرکت به خاطر برداشت ذهنی نسبت به کیفیت برتر، بسط و گسترش سریع شرکت و نام تجاری به دلیل اعتباری که نام برند به همراه دارد و مقاومت شرکت در برابر رقابت قیمتی به خاطر برند، می گردد (پرهیزگار و عابد، ۱۳۹۱).

اصطلاح ارزش ویژه برند، نخستین بار به صورت گسترده در سال ۱۹۸۰ مورد استفاده قرار گرفت و به عنوان «ارزش افزوده ای» که برند به یک محصول می بخشد، شناخته شد. سایمون و سلیوان[۱] (۱۹۹۳)، ارزش ویژه برند را به عنوان تفاوت در انتخاب مشتری بین محصولات دارای نام و نشان تجاری معروف و محصولات بدون نام و نشانی که دارای سطح مشابهی از ویژگی های محصول هستند، تعریف می کنند. فرکوهر[۲] (۱۹۸۹)، تعریف ساده تری از ارزش ویژه برند به شکل ارزش افزوده دارد که با آن یک برند معین خاص یک محصول می گردد و محصول منجر به ارائه ی سود عملی می گردد. به بیانی دیگر، ارزش ویژه برند، ارزش افزون شده برای شرکت، تجارت یا مشتری است که یک برند معین به یک محصول می بخشد (Wangsa, 2007). ارزش ویژه برند توسط موسسه علمی بازاریابی بزرگ بریتانیا به عنوان مجموعه ای از تداعی ها و رفتار بخشی از مشتریان برند، اعضای کانال توزیع و شرکت تولیدکننده ی اصلی داده می شود که به برند اجازه ی کسب حجم بیشتر و سود ناخالص وسیعتر را نسبت به کالای بدون برند می دهد (Moisescu, 2006).

به منظور شناخت ارزش ویژه برند به عنوان دارایی ناملموس، تاکید ویژه بر فهمیدن چگونگی ساخت، اندازه گیری و مدیریت ارزش ویژه برند می باشد. سه منظر اصلی در مطالعات علمی ارزش ویژه برند وجود دارد:

  • ارزش ویژه مبتنی بر مشتری: از این دیدگاه، ارزش ویژه برند بخشی از جاذبه یا دافعه محصول معین یک شرکت مشخص است که به وسیله ی بخش غیرقابل مشاهده ی محصول ارائه شده تولید می شود، نه با ویژگی های محصول.
  • ارزش ویژه مبتنی بر شرکت: از این دیدگاه، یک برند قوی اهداف بسیاری نظیر انجام فعالیت های ترفیع و غالب فعالیت های ترفیعی، کمک به ایمن سازی توزیع، حفاظت یک محصول از رقابت و تسهیل رشد و توسعه به سایر طبقات محصول را انجام می دهد. بنابراین، ارزش ویژه برند از دید شرکت ارزشی افزوده است که به واسطه اسم برند عاید شرکت می شود که این عایدی شامل محصول مشابه فاقد برند، نمی گردد.
  • ارزش ویژه از دید مالی: از این نقطه نظر، برندها دارایی هایی هستند که همچون وسایل و تجهیزات غالبا خرید و فروش می شوند. بنابراین ارزش مالی یک برند ارزشی است که می تواند منجر به بازار مالی شود (پرهیزگار و عابد، ۱۳۹۱).

یکی از دانشمندانی که درخصوص ارزش ویژه برند به تحقیق پرداخت، آکر می باشد. مدل وی در سال ۱۹۹۱ ارایه شد و به عنوان یکی از بهترین تئوری های ارایه شده مورد پذیرش قرار گرفته است. آکر، ارزش ویژه برند را شامل آگاهی از برند، کیفیت درک شده ی برند، تداعی برند و وفاداری به برند بیان کرده است (رحیم نیا و فاطمی، ۱۳۹۰).

به زعم صاحب نظران، دو عنصر بسیار پراهمیت آمیخته ی بازاریابی، تبلیغات تجاری و فعالیت های پیشبرد فروش می باشند و به نظر می رسد که در مقایسه با سایر عناصر آمیخته ی بازاریابی بیشترین تاثیر را بر روی خلق و نگهداری ارزش ویژه برند داشته باشند (West and Prendegast, 2009). تبلیغات بازرگانی به عنوان یکی از ابزارهای آمیخته بازاریابی می‌تواند نقش بسیار مهمی را در سیاست‌ها و استراتژی‌های بازاریابی شرکت نظیر ارتباط با مشتریان، معرفی محصولات جدید، اصلاح و تغییر ذهنیت مشتریان و مخاطبان نسبت به شرکت و برند تجاری آن ایفا کند. از آنجایی که تبلیغات بازرگانی با ۳ هدف عمده، یعنی آشنایی مخاطب با کالا، ایجاد تصور خاص مثبت در او نسبت به کالا و ترغیب او به مصرف آن انجام می شود، برای به انجام رساندن هریک از این مراحل به طورکامل باید اطلاعات لازم را ازطریق تحقیقات، به دست آورد. اطلاعاتی درباره این که چه باید گفت (محتوای تبلیغات) چگونه باید گفت (ابزار و شرایط تبلیغ)، چه اثری باید داشته باشد (تاثیر تبلیغ )، بدون شک بی توجهی به هریک از این ۳ عامل از تاثیر مناسب تبلیغ می کاهد و گاهی نتیجه عکس می دهد. امروزه مصرف کننده گان در اثر افزایش سطح آگاهی و اطلاعات عمومی برای تصمیم گیری در انتخاب کالا و خدمات آزادی عمل بیشتری پیدا کرده اند و با تجزیه و تحلیل پیام های بازرگانی قادرند کالای مورد علاقه خود را انتخاب کنند. براین اساس پیام دهندگان، تبلیغات را نوعی سرمایه گذاری می دانند، نه صرف هزینه و بنابراین اغلب سازمان ها و بنگاه های اقتصادی و صنعتی به برگشت هزینه های تبلیغات بازرگانی مطمئن و امیدوارند. در این میان تبلیغات بازرگانی نزدیکترین شکل پیوند و همکاری میان تجارت و هنر را نشان میدهد. فعالیت های ترفیع از دیدگاه کاتلر عبارتست از:

هر نوع ارائه غیر شخصی به منظور شناسائی و معرفی ایده ها، کالاها یا خدمات بوسیله فرد یا مؤسسه مشخص یا عامل معرفی کننده (مبلغ) در مقابل پرداخت وجهی معین را فعالیت های ترفیع تجاری می گویند. این تعریف چهار قسمت را داراست که هر یک جداگانه بررسی خواهد شد:

  1. غیر شخصی: وقتی کالایی با مراجعه شخصی و بملاقات حضوری فروشنده به فروش برسد آن را فروش شخصی می گویند در حالی که آگهی، مکمل و یا جانشین فروش شخصی است که به طور غیر شخصی بوسیله واسطه ها و یا وسایل فعالیت های ترفیعی مانند روزنامه، تلویزیون و غیره بعمل می آید.
  2. ترویج ایده ها، کالاها و خدمات: فعالیت های ترفیع فقط مربوط به ترویج اجناس قابل لمس نیست. خدماتی که بانک، شرکت بیمه و خطوط هوایی به مردم پیشنهاد می کنند نیز نیازمند تبلیغ است. این در حالی که فعالیت های ترفیع در خصوص جلوگیری از اعتیاد، تصادفات، بیماری های مسری و بسیاری از اهداف که جنبه ملموس ندارد انجام می گیرد.
  3. در مقابل پرداخت وجه: با اضافه کردن این قید آن دسته از اطلاع رسانی هایی که شرکت انجام می دهد و برای آن وجه نمی پردازد از شمول فعالیت های ترفیع خارج می شود . کارهایی که روابط عمومی بعضاً انجام می دهد.
  4. فرد یا سازمان مشخص: وقتی که منبع یک ایده معلوم نیست برای دریافت، مشکل است که ارزش آنرا بتواند ارزیابی کند (کاتلر، ۱۳۸۷).

اهداف تبلیغات تجاری را می توان بر اساس غرض از تبلیغات تقسیم نمود. غرض از انجام فعالیت های ترفیع ممکن است خبر کردن، متقاعد کردن یا یادآوری باشد. تبلیغات خبری در مواردی به کار می رود که طبقه کالا برای اولین بار معرفی می شود و نیز هنگامی که هدف، ایجاد یک تقاضای اولیه باشد. پیامهای اولیه، مصرف کننده را از حالت تا آگاهی و فقدان اطلاعات به حالت آگهی رهنمون می شود. پیامهای بعدی، مکرراً مصرف کننده را از وجود آن کالا مطلع می کند، به طوری که در اثر تکرار این پیامها، نوعی عادت پدید می آید و مصرف کننده منتظر شنیدن آن پیام یا دیدن آن تصویر می ماند.  دومین هدف از تبلیغات تجاری، تغییر رفتار خریدار و ترغیب او به خرید آزمایشی کالا است. همچنان که رقابت تشدید می شود، هدف شرکت ایجاد تقاضا شده و فعالیت های ترفیع متقاعد کننده اهمیت بیشتری کسب می کند. در این وضعیت باید مضامین دیگری در پیام وارد شود تا او از میان چندین پیام متعلق به چند کالای رقیب، یکی را انتخاب کند (کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۸۴).

بسیاری از فعالیت های ترفیع با شتاب بر فروش اثر نمی گذارند. کارآیی فعالیت های ترفیع بیشتر بر اندیشه و مغز انسان ها می باشد تا رفتار خرید آنان اما هنگامی که مشتریان از جریان فروشی ویژه، پیشنهاد خرید دو واحد از کالا با قیمت یک واحد، جایزه بردن، یا دریافت هدیه باخبر شوند، دست به اقدام می زنند. این اعمال و تمهیداتی از این دست را فعالیت های پیشبرد فروش می نامند. روند اجرای پیشبرد فروش به صورت لگام گسیخته رو به افزایش است. امروزه سهم مهمی از بودجه ی بازاریابی شرکت ها به فعالیت های پیشبرد فروش اختصاص داده شده است (کاتلر، ۱۳۸۷). فعالیت های پیشبرد فروش را به دو دسته تقسیم کرده اند: مالی و غیر مالی (Valette-Florence et al.., 2011).

از جمله فعالیت هایی که شرکت ها جهت پیشبرد فروش انجام می دهند می توان به مسابقه ها، بازیها، هدایا و پاداش ها، اعطای نمونه کالا، برگزاری نمایشگاههای بازرگانی، کارناوال های فروش، کوپن های ویژه تخفیف، تخفیف نقدی، اعطای اعتبار کم بهره، برگزاری میهمانی ها و پذیرایی ها، پاداش های خرید ویژه، برنامه های ارتباط پیوسته و همچنین وابسته نمودن مشتری به محصولات شرکت، اشاره نمود (کاتلر، ۱۳۸۷). فعالیت های پیشبرد فروش در زمره ی برنامه های ارتباطی شرکت ها با مشتریانشان قرار دارند که می توانند بر روی ارزش ویژه برند تاثیر داشته باشند (Valette-Florence et al.., 2011).

لذا با توجه به مطالب یاد شده و نیز بر اساس موضوع تحقیق متغیرهای پژوهش حاضر عبارتند از:

  • متغیر وابسته: متغیری که محقق درصدد توضیح آن است و معرف تشریح یا پیش بینی تغییرپذیری در آن است. متغیر وابسته در پژوهش پیش رو ارزش ویژه برند کارخانجات تولیدی شرکت لوازم خانگی پارس خزر در استان گیلان در استان گیلان می باشد.
  • متغیر مستقل: متغیری که تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دهد. متغیر مستقل در پژوهش حاضر عبارت است از: فعالیت های ترفیع تجاری و فعالیت های پیشبرد فروش کارخانجات تولیدی شرکت لوازم خانگی پارس خزر در استان گیلان در استان گیلان می باشد.

[۱]  Simon and Sullivan

[۲] Farquhar

 متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

متن کامل





لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 363
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 6 مرداد 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: