بنابراین نظریههای رفتار مالی در دو سطح خرد و کلان تأثیر گذار هستند:
- رفتار مالی خرد (BFMI)[1]: به بررسی رفتارها یا سوگیریهای سرمایهگذاران میپردازد و آنها را از عاملان اقتصادی منطقی که در نظریه اقتصاد کلاسیک متصوریم، بازمیشناساند.
- رفتار مالی کلان (BFMA)[2]: شناسایی و تشریح ناهنجاریهایی در نظریه بازارهای کارا که الگوهای رفتاری، احتمالاً قادر به توضیح آن باشند( بدری، ۱۳۸۸).
فرا اعتمادی یکی از این تورشها در رفتار مالی خرد است
اعتماد بیش از حد باعث میشود که انسان دانش و مهارت خود را بیش از آنچه هست، تخمین بزند و ریسک را کمتر از آنچه هست. این تورش رفتاری همچنین باعث میشود که احساس کنیم روی مسایل کنترل داریم؛ درحالیکه ممکن است در واقع اینگونه نباشد.
حالا دو سئوال اساسی پیش رو داریم:
اول اینکه آیا ما نیز دچار این تورش روانشناختی هستیم یا نه؟
دوم اینکه این تورش چه تاثیری در تصمیمگیریهای مالی و سرمایهگذاری دارد؟
پاسخ به سئوال اول چندان مشکل نیست. عموماً همه انسانها دچار چنین تورشی هستند. برای مثال اگر از افراد بپرسید که “رانندگی شما در مقایسه با سایرین بهتر از میانگین است یا بدتر از آن؟” بیشتر افراد پاسخ خواهند داد که “مسلما بهتر است”.در حالیکه اگر مردم بدون تورش به این سئوال پاسخ دهند باید نیمی از آنها بهتر از میانگین باشند و نیم دیگر بدتر.
نکته قابل توجه این است که هرچه دانش و مهارت فرد در حوزهای بیشتر باشد، اعتماد فرد به دانش خود نیز بیشتر خواهد شد. درست از همین روست که تحلیلهای اقتصادی برخی از اقتصاددانان بسیار دورتر از واقعیت است تا تحلیلهای برخی مردم عادی. آنها با اطمینان از اشتباه خود سخن میگویند و شکی در گفتههای خود ندارند. این از خصوصیات مهم این تورش رفتاری است و به همین دلیل گفته میشود که اعتماد بیش از حد آموختنی است و به خودی خود در افراد وجود ندارد( بدری، ۱۳۸۸).
نکته دیگر درمورد این تورش این است که مردان بیش از زنان به خود اعتماد بیش از حد دارند و تازه اعتماد مردان مجرد به خودشان از مردان متأهل هم بیشتر است و این شاید به دلیل وجود یک زن درکنار مردان متأهل باشد.
اولین اثر اعتماد بیش از حد در سرمایهگذاران این است که این افراد بیشتر معامله میکنند. معامله زیاد بهخودی خود بد نیست و اگر توانایی در تحلیل بتواند هزینههای معاملاتی را پوشش دهد مشکلی ایجاد نمیکند. باربر و اودین در سال ۲۰۰۰طی مطالعاتشان به این نتیجه رسیدند که معامله بیشتر منجر به بازدهی سالانه کمتر میشود و این به این علت است که هزینههای معاملاتی سیاست خرید و نگهداری[۳] کمتر از منفعتی است که نوسانگیری حاصل میشود. توجه کنید که این مربوط به تک تک سرمایهگذاران نیست بلکه میانگینی از گروههای مختلف سرمایهگذاران است.اثر دیگر اعتماد بیش از حد تخمین کمتر ریسک است. پورتفوی افرادی که دارای اعتمادبهنفس بیشتر هستند، ریسکیتر از سایرین است و در نتیجه بازده تعدیل شده با ریسک کمتری دارند.
این گفتار مختصری درباره یکی از تورشهای رفتاری که افراد به آن مبتلا هستند صحبت شد. از این تورشها کم نیست و حتی بسیاری از این تورشها منجر به رفتارهای متناقض در یک فرد میشوند. مسئله اساسی اینجاست که شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری باید میزان این تورشها و حد ریسکپذیری افراد را تعیین کند و مشاوره خود را بر این اساس انجام دهند و یا اینکه سبدهای مختلف سرمایهگذاری بر اساس درجات مختلف ریسکپذیری تشکیل دهند و به مشتریان ارائه دهند. به این ترتیب جذب سرمایه آسانتر و البته کارآتر خواهد بود.
[۱] Behavioral finance micro
[۲] Behavioral finance macro
[۳] – Buy & Hold Strategy
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: