بلوغ زودرس
از نظر پزشکی بلوغ زودرس به مواردی اطلاق می شود که به علت اختلالات جسمی (موروثی یا اکتسابی) تغییرات شدیدی از نظر بروز صفات ثانویه جنسی به وجود آمده و گاهی آثار بلوغ به طور بیماری در سنین پایین در کودک یا نوجوان ظاهر می گردد[۱]. هرچند دخترانی که بلوغ زودرس دارند آرامششان بیشتر است،اعتماد به نفس بیشتری دارندو کمتر مضطرب می شوند و احساس ایمنی بیشتری می کنند و در یک کلمه به طور خلاصه سازگاری بیشتری دارند[۲]. (از نظر پزشکی «بلوغ زودرس» به دو نوع «حقیقی و کاذب» تقسیم می شود. بلوغ زودرس حقیقی به مواردی اطلاق می شود که عامل ایجاد آن یا تغییرات سرشتی (یا موروثی) بدون ضایعه جسمی مشخص باشد و یا این که اختلالاتی درمغز در اثر تومورها، آنفالیت،هیدروسفالی و غیره به وجود آید. بلوغ زودرس کاذب به مواردی اطلاق می گردد که صفات ثانویه جنسی ه علت بروز پرکاری و یاتومورهای غدد فوق کلیوی، تخمدان و یا بیضه ها زودتر بروز نماید.
حال آنکه موارد خفیف بلوغ زودرس که در اثر عوامل تغذیه ای، اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی بروز نموده و موجب اختلالات و مشکلات بسیاری به خصوص در جوامع غربی شده است، چندان مورد توجه نیست و چه بسا در مواردی به علت همگانی بودن این اختلال امری طبیعی نیز قلمداد گردد. از عوامل مهمی که علاوه بر شرایط جغرافیایی و منطقه ای بر زمان آغاز بلوغ موثر بوده و می توانند موجب اختلال در آن شوند تغذیه، شرایط روانی و تربیتی حاکم بر محیط خانوادگی و اجتماعی است. افراط در صرف غذاهای مقوی و محرک به علت افزایش تحریات عصبی می تواند به بلوغ زودرس منجر شود. این امر خصوصا در خانواده های مرفه که علی رغم تغذیه از این نوع غذاها، فعالیت بدنی کمتری داشته و مواد مذکور به مصرف سوخت و ایجاد انرژی لازم برای انقباضات عضلانی و فعالیت بدنی نمی رسند چشم گیرتر است. همچنین به نظر می رسد کمبود کلسیم و منیزیم در رژیم غذایی (که در شیر و لبنیات و بعضی سبزیجات فراوان هستند) و متقابلا مصرف بیش تر مواد غذایی فسفردار (مانند گوشت و تخم مرغ) به تدریج باعث بالا رفتن تحریکات عصبی و تقویت قوای جنسی شده و در بلوغ زودرس موثر باشد. از این رو اعتدال در تغذیه از فسفر و کلسیم نه تنها باعث رشد صحیح بدن و اسکلت و دندان ها می شود بلکه در تعادل عصبی و هم آهنگی رشد جسمی و روانی نیز تاثیر بسزایی دارد. تاثیر تربیت خانوادگی و محیط اجتماعی را نیز در بلوغ می توان به وضوح در جوامع فاسد مشاهده کرد، به طوری که آگاهی زود و بی موقع کودک از مسایل جنسی و همچنین آزادی عمل در روابط بین زن و مرد به علت افزایش تحریکات روانی ناشی از آن، به تدریج باعث ترشح زودرس هورمون های جنسی و بلوغ زودرس می گردد. آثار و نتایج این امر در اختلاف بین جوامع شهری و روستایی و همچنین در فرهنگ های مختلف از نظر سن پیدایش بلوغ کاملا مشهود است.
۲- بلوغ دیررس
در بلوغ دیررس وقتی غدد جنسی با وجود قدم نهادن نوجوان به سنین مناسب بلوغ، هنوز به همان شکل دورن طفولیت باقی مانده، به موازات رشد قد انقلاب روحی با منشا تغییرات هورمونی و تحولات جسمی مربوطه عقب می افتد و چه بسا دیده می شود که این قبیل افراد مثلا در سن ۱۸سالگی هنوز مثل یک کودک فکری ساده دارند. البته در این میان باید افرادی را که منشا نژاد و یا وراثت – بدون اینکه دچار بلوغ دیررس شده باشند- دارای رشد زیاد بدنی هستند، استثنا نمود[۳].
۳- اثار و اختلال های این دو بلوغ:
اثار و نتایج بلوغ و اختلال های آن در دو نوع زودرس و دیررس، از لحاظ دو پدیده ملموس و محسوس رشد قد و رشد فکری بخوبی قابل بررسی است: در مورد رشد قد مقدمتا باید اشاره نمود که رشد طولی استخوان های دراز (مانند استخوان های ران و بازو) که با افزایش قد مرهون آن هاست ناشی از عمل استخوان سازی غضروف های اتصالی واقع بین سر و تنه استخوان ها است. هورمون های جنسی ضمن این که فعالیت غضروف های اتصالی مزبور را تسریع و تشدید می نمایند و موجب رشد چشمگیر قد مقارن ایام بلوغ می گردند، از طرف دیگر با فراهم آوردن عوامل استخوانی شدن و رسوب کلسیم در خود غضروف های اتصالی بالاخره آن ها را از کار می اندازند. بنابراین با در نظر گرفتن عوامل موثر دیگر مانند نژاد و زمینه خانوادگی (وراثت) رشد قد می تواند به عنوان معیاری برای زمان ظهور بلوغ به شمار رود.
در صورتی که بلوغ زودتر از موعد صورت گیرد، بسته شدن زودرس غضروف های اتصالی موجب کوتاه تر ماندن قد از حد طبیعی آن می شود. متقابلا در کسانی که دچار بلوغ دیررس هستند، عدم ترشح به موقع هورمون های جنسی باعث دیرتر بسته شدن غضروف های اتصالی استخوان های دراز و حفظ استعداد رشد و افزایش قد تا سنین بالاتر گردیده، و در نتیجه عوامل هورمونی دیگر خصوصا هورمون «نمو» موجب رشد استخوان های دراز و افزایش ناموزون قد می شوند.
رشد فکری نیز مشابه رشد قامت، با آغاز بلوغ و ترشح هورمون های جنسی تسریع می شود و اگر بلوغ به موقع روی بدهد، پا به پای رشد طبیعی جسمی، رشد فکری هم آهنگ با آن شروع و ادامه می یابد و به این گونه سایر تحولات نیز به موقع در وجودش رخ می دهد. ولی در افرادی که زودتر بالغ می شوند، خودآگاهی و توجه به خود و تغییرات وضع روانی بیشتر شدن و بیداری و حساسیت به موضوعات و مسایل خاص بعداز بلوغ –ولو مسایل مهمل و مضر بر شرایط سنی او باشد- زودتر آغاز می گردد. در حالت کلی نمی توان گفت که بلوغ زودرس از وسایل و عوامل انحطاط روحی و انحراف در رشد فکری است، زیرا نقش آن فقط به تقویت و ظهور زودرس و آغاز تحریک و بیداری در رشد فکری خاص دوران بعد از بلوغ محدود می شود منتهی جهت حرکت آن، به شرایط و علل و عوامل موجود در خانواده، مدرسه و اجتماع بستگی دارد[۴].
همچنین تاثیر بلوغ دیررس و زودرس در میان دختران کمتر از پسران است. هرچند که تفاوت بین دختران زودرس و دیررس چندان مشخص نیست، لیکن باگذشت زمان ممکن است تغییراتی در آن ها ایجاد گردد. رشد یافتگی در میان دختران امتیازی برای آن ها محسوب نخواهد شد. در دوره های ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان دخترانی که به سن بلوغ می رسند از لحاظ خصوصیات مثبت مانند دوستی، توانایی رهبری، شوق و اشتیاق و بذله گویی از سوی همسالانشان رتبه بالایی می گیرند[۵].
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزییات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 446
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0