روانشناسی هنر
روانشناسی هنر، مطالعه حالات روانی هنرمند، هنرشناس، هنر پیشه و دوستدار هنر زیبائی است. از زمان افلاطون و ارسطو ( فیلسوفان یونان باستان ) تا کنون مکرراً در رابطه با طبیعت هنر و هنرمند و خلاقیت هنری بحث شده و باورهائی در رابطه با « پزشکی » و « هنر » وجود دارد. به اعتقاد افلاطون، شاعر به عنوان هنرمند موجودی است مقدس و هر گز برای او امکان ندارد که شعری سراید مگر اینکه به وی الهام شود. در اوایل قرن نوزدهم دانشمندان چون شلینگ، هربارت و شوپناهور نتیجه گرفتند که آفرینش هنری با ضمیر ناخودآگاه انسان ارتباط دارد. فون هارتمن نیز توضیح داد که تداعی اندیشه ها به وسیله تمایلات ناخود آگاه راهنمائی می شود و رویا و آفرینش هنری نوعی فعالیت ناخودآگاه است ( عناصری، ۱۳۸۰).
هنرمند طبعی درون گرا داشته و از مبتلایان به اختلالات روانی چندان دور نیست اما برای تامین کام روائی خود وسیله ای ندارد، پس مانند تمام ناکامان به واقعیت پشت کرده ولی در عالم چنان دنیائی می سازد که هر روح گرسنه ای برای آسایش و تسلی خود جویای آن است. روی این اصل مورد ستایش مردمان واقع شده و آنچه را که ممکن بود فقط در واقعیت بدست آورد از طریق خیال تحصیل می کند و به قول زیگموند فروید: « از خیال بافی به واقعیت راهی است و این راه هنر است.» ( سعدی پور، ۱۳۷۹ ).
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 410
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0