۱-۱٫ بیان مسئله
آموزش از اساسیترین نیازهای بشر است. بدون آموزش، هیچ جامعهای نمیتواند به بقای خود ادامه دهد. نیاز به آموزش با نیازهای اولیه نظیر خوراک، پوشاک و مسکن قابل مقایسه نیست، زیرا فراهم کردن آموزش مناسب، بسیار پیچیدهتر و دشوارتر از تدارک غذا، لباس و سرپناه مناسب است. به همین دلیل آموزش نمیتواند با کوشش و خطا شکل گیرد آموزش موثر و سودمند نیازمند طرح و برنامه است. در طول تاریخ کسب مهارتهای زندگی یکی از هدفهای آموزشی به شمار آمده و یکی از خواستههای معلمان و والدین کسب توانایی مهارتها از سوی دانش آموزان بوده است. روانشناسان و نظریه پردازان مختلف نیز همواره بر اهمیت فعالیتهای وابسته به آموزش مهارتهای اجتماعی در ایجاد یادگیری مفید و موثر تاکید داشتهاند. (سیف، ۱۳۸۷). تعلیم وتربیت زمینه ساز پرورش استعدادهای یادگیرندگان برای یافتن راه حلهایی برای حل اثر بخش مسایل گوناگون زندگی است. نظامهای آموزشی امروزی باید نیروهایی را تربیت کند که در درک دنیای پیچیده موجود، توانمند و در مدیریت و رهبری آن، خلاق و مبتکر باشند و منطقی رفتار نمایند. (شعبانی، ۱۳۸۶). اگر آموزش و پرورش در رویکردهای نظام برنامه ریزی درسی و تدوین برنامه درسی و معلمان در حوزه علمی خود نگاهی به پرورش یادگیرندگان برای کسب مهارتهای اجتماعی خود نداشته باشند فعالیت یاددهی یادگیری بی ثمر خواهد بود. هدف آموزش و پرورش تربیت دانش آموزانی است که کاشف و حلال واقعی مسائل زندگی خود باشند و متفاوت بیاندیشند درس خواندن را نوعی پژوهش تلقی کنند و از پرسیدن و طرح سوال لذت ببرند. (شعاری نژاد، ۱۳۸۵). مهارتهای شناختی و عاطفی-حرکتی فرایند پیچیده است که درآن نیاز به یک فرد برای هماهنگ کردن تجارب قبلی، دانش، فهم و شهود، به منظور برآوردن خواستههای وضعیت تازه است. (لئونگ[۱]، ۲۰۱۱). کاربرد شیوه کسب مهارتهای شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی در تدریس، در حقیقت مهیا کردن شرایط و زمینهها برای تحقق جریان یاددهی و یادگیری فعال میباشد در فرایند یادگیری فعال این فرصت به فراگیران داده میشود تا توانمندیهای خود را در زمینه برنامه ریزی، فرضیه سازی، پیش بینی، کاوش، استنباط و کسب تجربههای گوناگون علمی تقویت نمایند یادگیری از این طریق سبب یادگیری عمیقتر شده و دانش آموز به خاطر مشاهده شواهد عینی و فهم مستقل مفاهیم، نظریهها و قوانین نسبت به تکوین یا تغییر نظریههای علمی درک بهتری پیدا مینماید. (منگیو[۲]، ۲۰۰۴). مهارتهای شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی فرایندی است که فرد با شناخت و رفتار هدایت شده و با کمک راه حلهای موثر یا سازگارانه به نتیجه مطلوب میرسد.
[۱] . Leong, Y. H
[۲] . Mongue,M