پایان نامه بررسی قواعد مربوط به مسئولیت مدنی از بعد حمایت از خسارت دیدگان
نوشته شده توسط : admin

با شرافت زندگی کن، حق هرکس را بده، به دیگران ضرر نزن، این سه اصل را اوپلین حقوقدان رومی بیان نموده و این­ها را جزو اصول بنیادین حقوق دانسته است.[۱] باومگارتن، فیلسوف آلمانی از این سه اصل به عنوان «اصول موضوعه اخلاق» یاد می­کند. کانت در درس­های فلسفه اخلاق این اصول را تشریح نموده و اصول دوم و سوم را (حق هرکس را بده و به دیگران ضرر نزن) جزو اصول حقوقی الزام آور می­داند.[۲] گروسیوس نیز در ابتدای «رساله حقوق جنگ و صلح» حقوق را به سه اصل محدود می­کند و از «لزوم جبران ضرر ناشی از تقصیر» به عنوان یکی از آن­ها نام می­برد.[۳]

در واقع نیاز به امنیت خاطر و احساس آرامش نیازی است اساسی و بنیادی که در برگیرنده تمام ابعاد زندگی فردی، خانوادگی، اعتقادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، انسان­ها می­باشد.[۴] در واقع نبود امنیّت در هر یک از این زمینه ها، فرد و جامعه را از تکامل باز می­دارد و به نابودی سوق می­دهد.[۵]

در زمینه­های اجتماعی و اقتصادی آثار سوء ناامنی محسوس­تر و ملموس­تر است. از جلوه­های روشن ناامنی در این زمینه­ها، زیان و خسارت­هایی است که انسان­ها بر جان و مال یکدیگر وارد می­سازند. این خسارت­ها و ضررها که در نتیجه روابط اجتماعی، داد و ستدها، عقد و پیمان­ها و … به وقوع می­پیوندد، بسیار گسترده است و تار و پود زندگی اجتماعی را در بردارد.

حال برای جبران این ضررها و جلوگیری از تکرار این ضررها و دادن احساس امنیت خاطر به افراد چه باید کرد؟

با دقت در سیر زندگی امت­ها و ملت­ها، به این نتیجه می­رسیم که جان و مال افراد محترم بوده است و متجاوزان به جان و مال دیگران، نامحترم و مطرود بوده­اند.

برای بقا و اجرای این اصل نشأت گرفته از فطرت بشر، تلاش­های بسیاری تاکنون انجام گرفته و قوانین و مقررات گوناگونی وضع گردیده است.

شریعت اسلام نیز به این پرسش، پاسخ داده است، پاسخی عالی، مترقی و اکنون نیز قابل طرح و پیروی است. دین مبین اسلام اعلام نموده: مال و جان و آبرو و حیثیت اجتماعی انسان­ها، محترم هستند. هیچ کس، به هیچ وجه، نبایستی به دیگری ضرر و زیان برساند (لاضرر ولاضرار فی الاسلام).

البته اگر ضرر و خسارتی وارد شد، که این امری طبیعی است در جامعه انسانی، نباید بی­جبران باقی بماند: (من اتلف مال غیره فهوله ضمامن) در این دیدگاه، جان، مال، ناموس، آبرو و حیثیت اجتماعی انسان­ها، بویژه مسلمانان، سرمایه­هایی هستند که باید از هر گونه ضرر و زیانی در امان باشند: (ان اللّه حرم من المسلم دمه و ماله و عرضه وان یظن به السوء.)

خداوند، خون و مال و آبروی مسلمانان را حرام کرده و نیز گمان بد به او داشتن را. هرگونه فعالیت و اقدام فردی یا گروهی، به این سرمایه­ها صدمه و خسارت وارد سازد، شرعاً محکوم است و مردود. علاوه بر این موجب ضمان و مسئولیت  نیز می­باشد.

اگر فرهنگ جبران خسارت و ضمانت، به درستی تشریح شود و قانون مسئولیت مدنی، آن گونه که اسلام، طرح کرده و نظر دارد، در جامعه به اجرا گذارده شود، بسیاری از بی دقتی­ها و کم کاری­ها، از جامعه رخت می­بندد و آرامش و اطمینان خاطر و اعتماد و امنیت عمومی در اجتماع رخ می­نماید.

در این رساله ما برآنیم تا با بیان انواع خسارت و چگونگی جبران آن راه را برای اجرای هرچه بهتر قانون و جبران ضرر بزه­دیده باز نماییم.

در این بخش که شامل دو فصل می­باشد در فصل اول در ابتدا به بیان واژه شناسی و بیان مبانی نظری مسئولیت پرداخته می شود و در فصل دوم انواع مسئولیت و اهداف مسئولیت مدنی بیان می­گردد.

فصل اول: واژه­شناسی و بیان مبانی نظری مسئولیت مدنی

این فصل با عنوان واژه شناسی و بیان مبانی نظری مسئولیت مدنی شامل دو مبحث می­باشد. مبحث اول با عنوان واژه شناسی به بررسی مفاهیم و معانی واژه­های اصلی مورد استفاده در این پایان نامه اختصاص دارد و مبحث دوم به بیان و بررسی مبانی نظری مسئولیت مدنی می­پردازد.

مبحث اول: واژه شناسی

این مبحث متشکل از دو گفتار است که گفتار اول به بیان معانی و مفاهیم خسارت اختصاص دارد و در گفتار دوم این مبحث به بیان و بررسی مبانی نظری مسئولیت مدنی  پرداخته و در مورد این مسائل مواردی بیان می­گردد.

گفتار اول: معانی و مفاهیم خسارت

اصولاً هر واژه یا نهاد حقوقی در لغت دارای معنا و مفهوم خاصی می­باشد که گاهی این معنا و مفهوم ممکن است با معنای اصطلاحی و حقوقی آن نیز متفاوت باشد. از این رو در این گفتار در طی دو بند به بیان معانی و مفاهیم لغوی خسارت پرداخته می­شود. بند اول این گفتار معنای لغوی خسارت و بند دوم معنای حقوقی خسارت را بیان می­دارد.

بند اول: معنای لغوی خسارت

برای مشخص شدن معنا و مفهوم لغوی خسارت ناگزیر به مراجعه به  فرهنگ­ها و  لغت نامه­های فارسی، عربی و انگلیسی می­باشیم. در ذیل واژه خسارت و ضرر در لغت نامه­های فارسی معانی ذکر گردیده است که در این بند به بیان آن­ها می­پردازیم.

در فرهنگ صبا ذیل واژه خسارت چنین آمده است: « زیان بردن، زیان دیدن، زیان کاری، زیان.»[۶] و در این فرهنگ زیان به معنای: « نقصان، ضرر، آسیب، ضد سود »[۷] آمده است.

در فرهنگ معاصر فارسی نیز خسارت این­گونه معنا شده است:

« پولی که در برابر آسیب یا زیان دریافت یا پرداخت می­شود؛ غرامت»[۸] و در بیان معنای خسارت گرفتن چنین آمده است: « دریافت کردن غرامت»[۹]، در این کتاب در بیان معنای غرامت آمده است: « مالی که به عنوان خسارت دریافت یا پرداخت می­شود.»[۱۰]

در همین کتاب در بیان معنای ضرر چنین آمده است: « زیان »[۱۱] و زیان به معنای: « از دست دادن چیزی سودمند، آسیبی که موجب از دست رفتن چیز سودمندی می­شود، چیز سودمندی که از دست برود.»[۱۲]

همچنین آقای موسوی بجنوردی در تعریف خسارت بیان می­دارد:

« خسارت در لغت به معنای ضرر است، ضرر خود دارای اقسام و جنبه­های گوناگون است:

۱- ضرر مادی محقق شده که امری وجودی و قابل اثبات است.

۲- ضررمادی محقق نشده محتمل الوقوع که خود از لحاظ امکان پیش بینی دو قسم است:

الف- از دست دادن منافع اعم از منافع مستوفا و غیر مستوفا.

ب- ضرر معنوی اعم از ضرر تحقق یافته و ضررهای محتمل الوقوع.»[۱۳]

در فرهنگ عمید نیز «خسارت » در لغت، به معنای ضرر کردن و زیان بردن[۱۴] و «خسارت معنوى‏» یعنى باطنى، حقیقى و آن­چه منسوب به معناست.[۱۵] «خسارت‏معنوى‏» در اصطلاح حقوق، خسارتى است که بر اثر حدوث آن هیچ لطمه مادى وارد نمى‏گردد: مانند توهین و بى‏احترامى به مأموران سیاسى و خارجى و کارمندان سازمان‏هاى بین‏المللى.[۱۶] مطابق ماده نهم آیین دادرسى کیفرى، «ضررمعنوى‏» عبارت است از: کسر حیثیت‏ یا اعتبار اشخاص یا صدمات روحى.

خسارت معنوی در قلمرو حقوق مدنی به ویژه در عرصه مسئولیت مدنی جایگاهی مهم و اساسی دارد، دارای مصادیق بسیار متنوع و متعدد می باشد و محدود به حد هتک حیثیت و صدمه به اعتبارات شخصی و اجتماعی نمی­شود که در بخش آینده در مورد آن مطالب تکمیلی ارائه می­گردد.

جناب آقای دکتر میر محمد صادقی نیز در کتاب خود یعنی واژه­نامه حقوق اسلامی فارسی به انگلیسی از خسارت با عنوان: « Damage: Los » یاد نموده­اند.[۱۷] همچنین ایشان در همین کتاب از واژه ضرر با عنوان: « Loss: Detriment: Damage: prejudice »[۱۸] نام برده­اند.

بند دوم: معنای حقوقی خسارت

برای این­که معنای حقوقی خسارت مشخص گردد ناگزیریم در این بند معانی حقوقی خسارت را از منظر حقوقدانان بیان نمائیم.

جناب آقای دکتر جعفری لنگرودی در کتاب خود یعنی ترمینولوزی حقوق ذیل واژه خسارت چنین آورده است: « (مدنی-فقه) الف- مالی که باید از طرف کسی­که باعث ایراد ضرر مالی به دیگری شده به متضرر داده شود.

ب- زیان وارد شده را هم خسارت می­گویند.

برای صدق مفهوم خسارت باید تجاوز به مال غیر (مستقیماً یا غیر مستقیم) صورت گرفته باشد در این صورت قصد تخلف یکی از مقررات جاری کشور شرط تحقق خسارت است. خسارت به این معنی خسارت حقیقی است. خسارت حکمی در موردی است که قصد تخلف وجود ندارد ولی قانون آن­را در حکم خسارت دانسته است (ماده ۲۲۱ قانون مدنی) اتلاف مال غیر بدون قصد نیز منشاء خسارت می­باشد. ( ماده ۳۲۸ قانون مدنی)»[۱۹]

همچنین ایشان در بیان معنای ضرر نیز چنین آورده­اند: « (فقه) در این معانی به کار می­رود:

الف- صدمه جانی زدن به خود و دیگری خواه به صورت ضرب و جرح باشد خواه به صورت قتل.

ب- تجاوز به حیثیت دیگران و لطمه زدن به حیثیت خود.

ج- تعرض به ناموس دیگران.

د- اتلاف و ناقص کردن اموال خود و دیگران و تجاوز به مال غیر مانند غصب و خیانت در امانت و اختلاس.

ه- ممانعت از وجود پیدا کردن نفعی که مقتضی وجود آن حاصل شده است ( یا عدم النفع ) مانند کندن درختان میوه­ای که شکوفه دارند همین داشتن شکوفه مقتضی دادن میوه است و میوه منفعت درخت است. در صدق ضرر بر عدم النفع اتفاق نظر وجود ندارد.

(مدنی) ضرر ممکن است بواسطه از بین رفتن مالی باشد یا بواسطه فوت شدن منفعتی که از انجام تعهد حاصل می­شده است (ماده ۷۲۸ آئین دادرسی مدنی) به ملاک این ماده عدم النفع را در جای دیگر هم    می­توان ضرر دانست.»[۲۰]

 متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود

برای دیدن جزییات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

متن کامل پایان نامه

متن کامل

 





لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 510
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 6 مرداد 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: