مطالعات دانشگاهی میشیگان
در مطالعات اولیه مرکز تحقیقاتی دانشگاه میشیگان تلاش شد که برای شروع مطالعه رهبری، دسته هایی از صفات ویژه را که وابسته به یکدیگر به نظر می رسیدند معلوم کرده، سپس آنها را به شاخص های اثر بخش ربط دهند. این مطالعات دو مفهوم را مشخص کردند که آن ها را “کارمند مداری” و ” تولید مداری” نامیدند.رهبری که به عنوان کارمند مدار توصیف می شود بر جنبه های مناسباتی کار خود تاکید می کند. او احساس می کند که هر کارمندی اهمیت دارد. وی به تک تک افراد توجه می کند و فردیت و نیازهای مشخصی آنها را می پذیرد. تولید مداری بر تولید و جنبه های فنی کار تاکید می کند و کارکنان را به مثابه ابزاری برای تحقق هدف های سازمان در نظر می گیرد. این دو مفهوم بر پیوستار رفتار رهبر به موازات مفاهیم رهبری دموکراتیک (روابط) و آمرانه (وظیفه) قرار می گیرند (همان).
۲-۲-۱۰-۳ نظریات اقتضایی یا موقعیتی
از آنجا که نظریات خصوصیات فردی رهبری در اغلب موارد مصداق پیدا نمی کرد و رهبران موفقی پیدا شدند که فاقد خصوصیات برشمرده در نظریه های مذکور بودند و به علت آنکه نظریه های نگرشی رفتار رهبری نیز فاقد انعطاف لازم بوده و در تمامی موارد پاسخگو نبودند، نظریه پردازان به نظریه هایی روی آوردند که آنها را موقعیتی یا اقتضایی نام نهادند. در واقع نظریه هایی موقعیتی رهبری نشات گرفته از تلاشهایی است که در راستای توضیح یافته های متناقض و یا گاهی متضاد در خصوص ویژگی ها و سبکهای رهبری صورت گرفته است. نظریه های موقعیتی چنین بیان می کنند که اثر بخشی سبک خاصی از رفتار رهبر به موقعیت و شرایط موجود بستگی دارد. با تغییر شرایط، بهترین و مناسب ترین کار استفاده از سایر سبکها است. اکنون چند نمونه از سبک های موقعیتی را مورد بررسی قرار می دهیم. این نظریات وجود یک سبک رهبری برتر را رد می کنند.
۲-۲-۱۰-۳-۱ الگوی اقتضایی فیدلر
یکی از محققان رفتار سازمانی به نام فرد فیدلر، در سال ۱۹۶۸ الگوی رهبری را طراحی کرد. البته امروز، این الگو در زمرۀ قدیمی ترین و معروفترین الگوهای رهبری قرار می گیرد. الگوی فیدلر بر پایه چنین فرضیه ای قرار گرفته است؛عملکرد یک رهبر به دو عامل مهم بستگی دارد (۱) میزان نفوذ و کنترلی که یک موقعیت برای رهبر فراهم می آورد؛ یعنی آیا احتمال دارد رهبر بتواند به طور موفقیت آمیز کار را به اتمام رساند؟ و (۲) انگیزه اصلی رهبر، بدین معنا که آیا عزت نفس رهبر به انجام وظیفه یا داشتن روابط حمایتی با دیگران وابسته است؟فیدلر با توجه به انگیزه اصلی رهبر، معتقد است که از طریق کار یا ارتباطات برانگیخته می شوند. این انگیزه های اصلی مشابه و مترادف ایجاد ساختار/ توجه به تولیدومراعات/ توجه به افراد هستند. هم چنین، نظریه فیدلر بر پایه این اصل استوار است که رهبران از یک سبک خاص برخوردارند که در مقابل تغییرات مقاوم می باشند. وی پسشنهادی را ارائه نمود مبتنی بر این که رهبران باید به منظور ایجاد هماهنگی میان سبک رهبری و میزان کنترل شرایط موجود نحوۀ مدیریت و یا نفوذ در موقعیت های رهبری را بیاموزند.
-کنترل موقعیتی: کنترل موقعیتی به میزان کنترل و نفوذی که رهبر در محیط های کاری از آن برخوردار است، اشاره دارد و از زیاد تا کم درجه بندی می شود. کنترل زیاد به معنای آن است که از تصمیمات رهبر می توان به نتایج قابل پیش بینی دست یافت، زیرا رهبران بر پیامدهای کاری نفوذ قابل توجهی دارند. کنترل کم نیز متضمن این مفهوم می باشد که تصمیمات رهبر ممکن است تاثیری بر پیامدهای کاری نداشته باشد، زیرا رهبر از نفوذ بسیار کمی برخوردار است. کنترل موقعیتی دارای سه بعد است: روابط رهبر- اعضاء، ساختار وظیفه و قدرت مقام. این سه بعد به لحاظ درجه استقلالشان متفاوت از یکدیگر بوده و هشت ترکیب از کنترل موقعیتی را به وجود می آورند.سه بعد کنترل موقعیتی را می توان به شرح ذیل تعریف کرد:
– روابط رهبر-اعضاء: به آن میزان درجه ای که رهبر از اعتماد، وفاداری و حمایت اعضای گروه برخوردار است اشاره دارد.
– ساختار وظیفه: به میزان مشخص بودن ساخت و وظایفی که توسط اعضای گروه در سازمان انجام می شود بستگی دارد.
– قدرت مقام: نمایانگر درجه ای از قدرت رسمی است که رهبر جهت اعطای پاداش، تنبیه و یا تشویق کارکنان به پیروی از آن بهره می جوید.
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
متن کامل