-مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM)
ریسک یک ورقه بهادار را می توان صرف نظر از نوع آن، ناشی از دو دسته عوامل دانست؛ یک دسته عوامل مربوط به خود شرکت است و تنها بر همان شرکت اثر می گذارد، مثل ریسک مدیریت. دسته دیگر عوامل مربوط به بازار است و تقریبا به طور نسبی بر تمام شرکت ها اثر می گذارد، مانند ریسک نرخ بهره. عوامل دسته اول قابل اجتناب هستند یعنی می توان با انتخاب شرکت مناسب، آن را کاهش داد یا حذف کرد. به این دسته، عوامل قابل اجتناب، قابل کنترل یا غیر سیستماتیک اطلاق می شود و به ریسکی که بر اثر این عوامل به وجود می آید نیز ریسک قابل اجتناب یا ریسک غیر سیستماتیک می گویند. ریسک تجاری، ریسک نقدینگی و ریسک ناتوانی در پرداخت، در این طبقه قرار می گیرند. اما نمی توان از عوامل دسته دوم اجتناب کرد به عبارتی این عوامل در صورت وقوع، تمام شرکت ها را به طور نسبی تحت تاثیر قرار می دهند و قابل کنترل نیستند. به ریسکی که بر اثر این عوامل ایجاد می شود، ریسک غیر قابل اجتناب یا ریسک سیستماتیک می گویند. ریسک قدرت خرید، ریسک نرخ بهره و ریسک بازار، در این طبقه قرار می گیرند. ریسک دسته اول را می توان با انتخاب مجموعه ای مناسب از سرمایه گذاری ها کاهش داد یا از بین برد، به این دلیل به این نوع ریسک، ریسک تنوع پذیر نیز می گویند؛ اما ریسک غیر قابل اجتناب این قابلیت را ندارد و لذا به آن ریسک تنوع ناپذیر نیز می گویند.
شکل (۲-۱)-تاثیر افزایش تعداد اوراق بهادار در انواع ریسک مجموعه
چون عوامل قابل اجتناب (دسته اول) را می توان با انتخاب صحیح دارایی یا سرمایه گذاری حذف کرد یا تخفیف داد بنابراین چیزی که از نظر سرمایه گذار به عنوان ریسک اصلی غیر قابل اجتناب باقی می ماند همان ریسک سیستماتیک یا تنوع ناپذیر است. برای محاسبه ریسک سیستماتیک، میزان حساسیت یک شرکت یا دارایی خاص در ارتباط با عوامل ریسک زای بازار سنجیده می شود. به عبارت دیگر، ریسک سیستماتیک یک ورقه بهادار، میزان حساسیت و تغییر پذیری بازده آن ورقه بهادار در مقابل تغییرات به وجود آمده در بازده بازار است. به بیان آماری، این ریسک درجه تغییرات بازده یک دارایی یا سرمایه گذاری خاص نسبت به تغییرات بازده مجموعه سرمایه گذاری بازار است و با بتا (β) اندازه گیری می شود.
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای بین ریسک یک ورقه بهادار یا بتا و سطح نرخ بازده مورد انتظار یا مورد مطالبه آن ارتباط برقرار می کند. این مدل که خط بازار ورقه بهادار (SML) نیز نامیده می شود، رابطه مزبور را به صورت زیر بیان می کند:
که در آن:
͞rj = بازده مورد انتظار (مورد مطالبه) ورقه بهادار j
rf= بازده ورقه بهادار بدون ریسک
rm= بازده مورد انتظار مجموعه سرمایه گذاری بازار (مانند شاخص سهام بورس اوراق بهادار)
β= بتا، شاخصی از ریسک تنوع ناپذیر (ریسک غیر قابل کنترل یا سیستماتیک)
جزء کلیدی مدل CAPM، بتا βاست که درجه تغییر پذیری بازده ورقه بهادار فرضی را نسبت به تغییر پذیری بازده یک ورقه بهادار متوسط ( یا بتای بازار که مساوی یک است) نشان می دهد. برای مثال، بتای مساوی ۰/۵ بدین معناست که درجه تغییر یا میزان ریسک ورقه بهادار مورد نظر، نصف ورقه بهادار متوسط است. بتای مساوی ۱ نشان می دهد که الگوی تغییر ورقه بهادار مورد نظر یا ریسک آن درست همانند ورقه بهادار متوسط بوده و بتای مساوی ۲ مبین این است که میزان تغییر یا ریسک ورقه بهادار مورد نظر، ۲ برابر میزان تغییر و یا ریسک ورقه بهادار متوسط می باشد.
عبارتβ (rm-rf)، صرف ریسک، یا بازده اضافی که سرمایه گذار برای جبران پذیرش یک سطح ریسک خاص مطالبه می کند، را نشان می دهد.
به طور خلاصه، معادله CAPM یا SML نشان می دهد که نرخ بازده مورد مطالبه (یا مورد انتظار) یک ورقه بهادار فرضی (rj)، مساوی بازده ورقه بهادار بدون ریسک (rf) بعلاوه صرف ریسکی است که سرمایه گذاران به خاطر تقبل سطحی معین از ریسک می طلبند. هر چه درجه ریسک سیستماتیک (β) بیشتر باشد، بازده ای که سرمایه گذاران روی ورقه بهادار خاصی طلب می کنند بیشتر خواهد بود. شکل زیر که خط بازار ورقه بهادار یا SML نامیده می شود، ارتباط بین نرخ بازده مورد انتظار و سطوح مختلف ریسک که با β های مختلف ترسیم شده را نشان می دهد.
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
متن کامل