سازماندهی تحقیق
این پایان نامه در قالب 4 فصل تدوین شده است که در بخش مقدمه به اختصار در خصوص تروریسم و سابقه آن و اهمیت موضوع بحث گردیده و سؤال اصلی به همراه فرضیات و روش پژوهش درج گردیده در فصل اول به تعریف تروریسم و تعاریف انواع تروریسم و نظرات مختلف در خصوص تعریف تروریسم و دیدگاه های اسلام، شیعه سازمان کنفرانس اسلامی و کنوانسیون هایی که درباره تروریسم در منطقه و جهان به تصویب رسیده است آورده شده است. در فصل دوم به دنبال تعریف جنگ، حقوق جنگ، حقوق بشردوستانه، طبقه بندی تروریسم و ارتباط سازمان ملل و استراتژی مبارزه آن با تروریسم و در آخر تأمین مالی تروریسم بررسی گردیده ، در فصل سوم به آثار تروریسم بر حقوق بشر و حقوق بین الملل جنگ پرداخته شده است و در فصل چهارم به جمع بندی کاملی از پایان نامه رسیده ایم و در پایان نتیجه گیری و پیشنهادات در خصوص موضوع پایان نامه داده شده است.
1-7 پیشینه تحقیق
در خصوص تروریسم و واژه ترور تحقیقات فراوانی شده است و در خصوص چرائی تروریسم نیز همچنین و تأثیر تروریسم بر روابط بین الملل اما در خصوص تأثیر تروریسم بر حقوق بین الملل جنگ تحقیقات اندک و آن هم در بخشی از یک مقاله و یا یک نوشته و به صورت بخش بخش و به صورت کامل و همه جانبه تاکنون هیچ تحقیقی در مقالات و کتب داخلی و خارجی انجام نگرفته است.
1-8 بخش اول (مشکلات تعریف تروریسم)
یکی از اولین اقدامات در خصوص تحقیق در موضوع تروریسم بحث تعریف این مقوله می باشد و تا محقق این موضوع در این خصوص اطلاع و آگاهی نداشته باشد نمی تواند مسیر درست و مشخص را طی نماید پس ما در آغاز کار چون بخشی از پایان نامه در خصوص مبحث تروریسم می باشد به تعریف آن می پردازیم:
تروریسم اساساً پدیده ای سیاسی است. اما از سایر پدیده هایی که سیاسی هستند و در علم سیاست مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند از جمله پدیده های انقلاب، شورش، کودتا، راهزنی، جنگ، عملیات چریکی و امثال اینها، متفاوت است. (فیرحی و ظهیری، 1387) علیرغم ازدیاد آثار محققانه و بیش از سی سال گفتگو بین دولتها در این مورد، هنوز تعریفی مشترک و پذیرفتنی از آن وجود ندارد. (جی بدی، 1378) با این حال، تروریسم همراه با خشونت است و سعی دارد در جامعه ارعاب و ترس و وحشت ایجاد کند تا به اهداف سیاسی خود دست یابد. تا به حال، هیچ تعریف جامع و مانع درباره تروریسم ارائه نشده است که محققان و متخصصان و صاحب نظران این حوزه، روی آن توافق داشته باشند. در نتیجه در تعریف تروریسم وحدت نظری وجود ندارد. اما صاحب نظران این حوزه در مورد یک ویژگی آن اتفاق نظر دارند و آن هم این است که تروریسم همیشه با خشونت و یا تهدید به خشونت همراه است. (فیرحی و ظهیری، 1387) تروریسم جرمی علیه بشریت است که بزرگترین مانع در زمینه ی آن، تعریف آن است که هدف یا انگیزه آشکار، یک عنصر کلیدی در این تعریف است. (کارگری، 1390) تروریسم یکی از واژه های مبهم در عرصه بین المللی است که به علت پیچیدگی مفهوم و مصادیق با نوعی «بحران معنا» در تعریف و تحدید قلمرو مواجه است. تعاریفی که از تروریسم و ابعاد آن ارائه شده بیش از آنکه منطبق بر عینیت گرایی و پذیرش دوگانگی ارزش/واقعیت باشد، برگرفته از ساخته های شناختی، گفتمانی و تبلیغی است. (توکلی، 1391) جیمز دردیان به سه مانع فکری و ساختاری معرفت، ایدولوژیک و هستی شناختی برای تعریف تروریسم اشاره می کند و همان طور که آلکس اشمید هم می گوید موضوع تعریف واژه ای مانند تروریسم را نمی توان منفک از مرجع تعریف کننده اش دانست. (فیرحی و ظهیری، 1387)
فقدان یک تعریف که از لحاظ حقوق بین الملل مورد قبول باشد، به این معنی نیست که تروریسم یک شکل غیرقابل توصیف از خشونت است یا اینکه دولتها در پاسخ به این پدیده بر اساس حقوق بین الملل محدودیتی ندارند. به عکس می توان خصوصیات و ویژگی های چندی را برشمرد که به طور متناوب با وقایع تروریسم همراه هستند و شاخص هایی را به دست می دهند که از آن می توان تعهدات حقوقی بین المللی دولتها را در مبارزه با تروریسم شناخت و ارزیابی کرد.(کارگری، 1390)
تصمیم به اینکه چه چیزی در گستره تعریف تروریسم یا تروریست ها قرار گیرد و چه چیزی خارج از آن شناسایی شود، قویاً به منافع دولتهای قدرتمندتر بستگی دارد. در حقیقت تروریسم عنوانی است برای خشونت افراد، گروه ها و دولتهایی که از حمایت قوی تر ها بی بهره اند. پیوند میان مفهوم تروریسم و منافع و تکنولوژی قدرت گروه ها، احزاب و دولتها علت اصلی شکست پروژه تعریف علمی این پدیده است. (توکلی، 1391) تعاریف موجود تمایل بدان دارند تا در یکی از در طبقه بندی گسترده آکادمیک و یا سیاسی قرارگیرند. تعاریف آکادمیک معاصر از تروریسم بین المللی در وهله نخست به منظور جای دادن وقایع در قالب مدلهای آمار مختلف ابداع شده اند و تعاریف سیاسی از تروریسم نیز خالی از ابهام نیستند؛ وجود ابهام در این تعاریف، زمینه را برای عرضه مناسب ترین و نزدیکترین تفسیر سیاسی از رویداد ها مهیا می نماید. ( جی بدی، 1378 )
علیرغم تلاشهای بیشمار طی دو دهه گذشته برای بسط تعریفی کاربردی از تروریسم بین المللی، تدوین یک تعریف روشن و مختصر که در دو قلمرو آکادمیک و سیاسی سودمند باشد، همچنان به مثابه یک مشکل جدی باقی مانده است. این چنین تعریفی باید منعکس کننده فراست آکادمیک و احتیاط سیاسی باشد. این تعریف باید مشخص و برخوردار از دقت زیاد باشد، تعریف مورد نظر همچنین باید درعین شناخت از گذشته، واقعیات نظام بین المللی موجود را نیز منعکس سازد. (جی بدی، 1378)
1-9 بخش دوم (تعریف تروریسم)
با توجه به بیان مشکلاتی که در بالا ذکر گردید تعاریف بسیار زیادی تاکنون در این خصوص انجام شده است. طی مطالعه ای در سال 1988، ثابت شد یکصد و نه تعریف رسمی و آکادمیک از تروریسم وجود دارد. ( نمامیان، 1390 ) والتر لاکرتو معتقد است تعریف جامع از تروریسم وجود ندارد. و در آینده نزدیک هم به دست نخواهد آمد. جفری سیمون، پس از جمع آوری تعاریف مختلف، اعلام نمود حداقل 212 تعریف از تروریسم وجود دارد که در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد. از این تعداد، 90 مورد آن از سوی حکومت و دیگر نهادها به کار گرفته می شود. ( پور سعید، 1388 )
واژه ترور از ریشه لاتین ترس به معنای ترساندن وحشت است و در عربی معاصر از لغت ارهاب برای معادل آن استفاده می شود. برای نخستین بار، در سال 105 قبل از میلاد، در امپراتوری روم، وضعیت ترور کیمبریکوس اعلام شد که به منزله نوعی وضعیت اضطراری همراه با وحشت در واکنش به حملات قوم کیمبری بود. کیمبری از اقوام سلفی یا آلمانی بودند که همراه با توتن ها و آمبروسل ها، روم را در اواخر قرن دوم پیش از میلاد تهدید کردند. در سپتامبر 1793 نیز مجمع ملی فرانسه، رسماً اعلام نمود (( نظم کنونی، نظم مبتنی بر ترور است. )) انقلابیون تندروی فرانسه یا ژاکوبن های دست راستی، واژه (( ترور )) را برداشتی مثبت برای توضیح نحوه برخورد خود با مخالفان به کار می بردند. در آن زمان، منظور از دوره ترور با وحشت، فرازی از انقلاب فرانسه بود که تقریباً از مارس 1793 تا ژوئیه 1794 را در بر می گرفت. در این دوره، کمیته ایمنی عمومی تحت ریاست روبسپیر، بیش از بیست هزار نفر، از جمله تعداد فراوانی روحانی مسیحی و هوادار سلطنت خود کامه را در سراسر فرانسه با گیوتین به قتل رساند. پس از این دوره و به ویژه پی از فاجعه نهم ترمیدور، واژه، بار منفی یافت و به صورت ناسزایی در آمد که حکایت از نوعی عمل بزهکارانه داشت. پس از آن (( تروریسم )) برای نخستین بار در فرهنگ های لغت انگلیسی زبان در سال 1798 درج شد و در مقابل آن چنین آورده شده بود: (( استفاده سیستماتیک از ترور به منزله نوعی سیاست )) ( پور سعید، 1388 )
ترور به عنوان یک مفهوم به معنی ترساندن است و این ترساندن شدت و توانایی ایجاد احساس ترس ناگهانی در افراد به صورت رفتار خشونت آمیز است. ( غفوری، 1384 )
از نظر لغوی، ترور استفاده از خشونت برای ایجاد ترس یا وحشت به ویژه به عنوان وسیله ای جهت تاثیر گذاردن بر اعمال سیاسی می دانند. ( کارگری، 1390 )
ترور در مقام تعریف، عملی تهدید کننده است که مردم را وادار به قبول مقاصد خاصی می کند و رفتاری با ابراز ترس است در ادبیات سازمانهای بین المللی این واژه نخستین بار در ماده اول کنوانسیون جلوگیری و مجازات تروریسم مصوب جامعه ملل در 1937 به کار گرفته شد که در ماده مذکور تروریسم به عنوان فعالیت های جنایی و بزهکارانه که علیه یک دولت صورت می گیرد و در صدد ایجاد وحشت در عامه مردم، اشخاص خاص و یا گروه خاص از مردم است تعریف شده است. ( مقصودی و حیدری، 1388 )
در قریب به اتفاق اسناد سازمان ملل متحد اعم از کنوانسیون ها و اعلام مواضع که مرتبط با موضوع تروریسم است . به صراحت از مقوله تروریسم به عنوان خطر جدی برای صلح و امنیت بین المللی یاد شده است. شایان ذکر است در تدوین تعریف تروریسم دو گرایش عمده در نظرات رسمی و غیر رسمی کشورهای عضو نظام ملل متحد مشاهده می شود. یک گرایش می کوشد هر نوع تحرک خشونت آمیز علیه نظام های سیاسی و قدرت های حاکم در سرزمین های مختلف جهان امروز را بدون توجه به علل، انگیزه ها، مبانی اعتقادی و ریشه های آن محکوم سازد و همه را مصداق فعالیت تروریستی تلقی کند این گرایش اغلب از سوی کشورهای غربی عضو ملل متحد تعقیب می شود. گرایش دوم می کوشد مبارزات جنبش های استقلال طلبانه، مبارزه با اشغالگری و تبعیض نژادی را از تحرکات تروریستی متمایز سازد. این گرایش در دوران جنگ سرد از سوی بلوک شرق و امروزه اغلب از سوی کشورهای جنوب و خصوصاً کشورهای اسلامی عضو سازمان کنفرانس اسلامی دنبال می شود. شایان ذکر است که سازمان کنفرانس اسلامی در مجموعه قطعنامه های خود پیرامون مبارزه با تروریسم سعی داشته گرایش دوم تقویت کند. ( بزرگمهری،1390 )
تعریف ترور بر طبق قوانین جلوگیری از ترور از این قرار است: ترور هر نوع فعالیتی است که بوسیله عضو یا اعضای یک سازمان به دنبال تغییر ممیزهای جمهوری ( دولت ) و سیستم سیاسی قضایی، اجتماعی، سکولار و اقتصادی که از طریق قرارداد مقرر شده است همچنین تخریب تمامیت ارضی دولت، حکومت و مردم آن، تضعیف یا تخریب و یا یورش به اقتدار دولت، تخریب حقوق و آزادی ، به مخاطره انداختن موجودیت دولت و جامعه، از بین بردن نظم و صلح و امنیت جامعه می باشد. بطوری که در تعریف به نظر می رید تروریسم نسبتاً بیشتر از ترور مورد تاکید قرار گرفته است زیرا وقتی که مفهوم تروریسم مورد بررسی قرار می گیرد به عملی گفته می شود که هدف آن مستلزم تقریب دو حقیقت و ترس در برابر صلح و ساختار می باشد. ( پور سعید، 1388 )
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 557
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0