جهاد مالی
قاعدتاً جنگ جزء پرهزینهترین رویدادها و رخدادها محسوب میشود و تأمین آن تنها از گروهی خاصّی بر نمیآید، به همین دلیل بر همگان است تا بخشی از توان مالی خود را به یاری رزمندگان اختصاص دهند؛ خصوصاً کسانی که توان شرکت در جهاد را ندارند.
از سویی از ارکان مهمّ جهاد رکن پشتیبانی میباشد به گونهای که در توان و قدرت رزمندگان نقش مهمّی بر عهده دارد. با تأمین و مهیا بودن نیازمندیهای جبهه است که جنگ به خوبی اداره و منجر به پیروزی میشود و روحیهی رزمندگان مستحکم و قوی باقی میماند. از این رو در آیات و روایات از این امر با عنوان جهاد مالی نام برده میشود و بر جهاد با جان مقدّم داشته میشود. پس انسان باید با مال و جان خود در راه خدا جهاد کند. این از تکالیف الهی است که خداوند بر مسلمانان امر کرده است.
«انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالًا وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِکمْ وَ أَنْفُسِکمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ذلِکمْ خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ (همگى به سوى ميدان جهاد) حرکت کنيد؛ سبکبار باشيد يا سنگين بار! و با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد.»[1]
در دعای امام سجّاد «7» برای مرزداران مواردی آمده است که بر اهمیّت مال و نقش آن در تأمین امنیّت و صلح، و حراست از مرزهای اسلام دلالت دارد:
«خدایا! بر محمّد و آل او درود فرست، مرزهای مسلمانان را با عزّت و نیروی خود مستحکم ساز، مرزداران را با قدرت خویش تأیید کن، و با غنای خود نعمت فراوان به ایشان ببخش… و پیاپی روزی آنان را در اختیارشان قرار ده… و جنگجو را از حقوقی مکفی بهرهمند گردان…خدایا! هر مسلمانی که به خانهی مجاهد یا مرزداری سرزند، یا سرپرستی خانوادهی او را بر عهده گیرد، یا با کمکهای مالی به یاری او شتابد، یا به او کمکی رساند، همسنگ و همانند پاداش آن جنگجو و مرزدار به او نیز پاداش ده … .»[2]
چون این دنیا دنیای اسباب است، مشاهده میکنیم که مدد رساندن خدا به مرزداران نیز با اموالی خواهد بود که از دست مردم به ایشان میرسد؛ پس مال، از این لحاظ نیز مایهی قوام و برپایی زندگی مردمان است؛ و به همین جهت، قرآن کریم مردمان را به جهاد در راه خدا، با اموال و با انفس، هر دو، فرا میخواند: «جهاد مالی» و «جهاد جانی».[3]
حضرت علی «7» در سخنان گهربار خویش با این بیان که «چرا در راه کسی که روزی رسان شماست از مالتان نمیگذرید» کسانی را که جهاد مالی را ترک کردهاند مورد توبیخ قرار میدهد و آنان را متوجّه این امر میسازد که مال از ناحیهی حضرت حق میباشد پس چرا از بذل آن در راه خدا باید دریغ کرد؛
«فَلَا أَمْوَالَ بَذَلُتمُوهَا لِلَّذِی رَزَقَهَا»[4]
هزینهی مال به منظور تهیهی مرکب برای جبههی نبرد مصداق انفاق در راه خداست مستند به این روایت که حضرت علی «7» نقل میکند که پیغمبر به او فرمود:
«ای علی! انفاق بر اسبی که در راه خدا به آخور بسته شده تا مهیای جنگ باشد، از مصادیق همان مخارجی است که خدای عزوجل فرموده: «کسانی که اموالشان را در شب و روز، در نهان و آشکار انفاق میکنند»[5].»[6]
در قیامت از هر نعمتی که خدا به انسان داده است سؤال میشود که در چه راهی مصرف شده است الا آنچه که در راه خدا و جهاد فی سبیل الله مصرف شده باشد. دلیل این سخن روایتی از پیامبر اکرم «6» است که فرمودند:
«در قیامت دربارهی هر نعمت و مالی که خدا به انسان داده است، پرسیده میشود مگر آنچه را که در راه خدا، مصرف کرده است.»[7]
بعضی افراد به خاطر ترس و اضطراب از شرکت در جنگ ابا دارند، پیامبر «6» به خاطر پر کردن خلأی که از شرکت نکردن افراد در جنگ و همچنین تکلیفی که این افراد در شرکت در نبرد دارند، دستور دادند اینگونه افراد با ثروت خود مردی را تجهیز کنند و به جهاد بفرستند.
هر چند کمک مالی به جنگ بسیاری از مشکلات و کمبودهای جنگ را برطرف میکند و اجر فراوان دارد، اما حضور در جبههی جنگ و بخشیدن جان در راه خدا، بر بذل مال به مراتب برتری دارد.[8]
در ارزش جهاد مالی میتوان به این کلام الهی استناد جست که حضرت حق میفرماید:
«لایسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدِینَ دَرَجَةً وَ کلًّا وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنی وَ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً؛[9] (هرگز) افراد با ایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد باز نشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان (ترککنندگان جهاد) برتری مهمّی بخشیده؛ و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان) خداوند وعدهی پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.»
و در پاداش جهاد مالی در بیان حضرت حق چنین آمده است که همهی خوبیها برای آنان است و اینان همان رستگارانند[10] و بهشت بهای کار آنان است.[11]
2-2- جهاد جانی
از دیگر اقسام جهاد، جهاد با جان و بذل نفس در راه خداست. اگر چه جهاد با جان از جهاد با مال جدا نیست؛ زیرا تمام نبردها به وسائل و امکاناتی نیاز دارد که باید از طریق کمکهای مالی تأمین شود. این دو جهاد باید با یکدیگر توأم شود تا پیروزی به دست آید و مقدّم شدن جهاد مالی از آن روست که مقدّمهی جهاد با جان است.
امام المتّقین علی «7» نقل میکند که رسول خدا «6» فرمود:
«وَ عَنهُ انّ رَسولَ اللّهِ صَلّى اللّه عَليه و آله قالَ: اجودُ النّاسِ مَن جادَ بِنَفسِه فِى سَبيلِ اللّهِ، وَ ابخَلُ النّاسِ مَن بَخِلَ بِالسَّلامِ؛[12] سخاوتمندترین مردم کسی است که با جان خود در راه خدا بخشش کند و بخیلترین مردم کسی است که در سلام کردن بخل بورزد.»
بنا بر این روایت مجاهد فی سبیل الله که جان بر کف در میدان جهاد حاضر میشود و با تقدیم جان خود از دین و ارزشهای الهی حمایت و دفاع میکند سخاوتمندترین افراد است.
قرآن ضمن ممنوعیت خواندن شهیدان راه خدا، ارزش از جان گذشتن و کشته شدن را به در راه خدا بودن میداند.
از رسول اکرم «6» روایت است که:
«…وَالجُودُ بِالنَفّسِ أَفضَلُ فِی سَبِیلِ اللّه مِن الجُودِ بِالمَالِ؛ بخشیدن جان در راه خدا برتر از بخشش مال است.»[13]
جهاد جانی را میتوان بر جهاد ابتدائی و جهاد دفاعی مدّ نظر قرار داد که هر یک در جای خود قابل بررسی و امعان نظر است.
2-2-1- جهاد ابتدائی
جهاد ابتدائی یکی از انواع جهاد است و تنها هنگامی موضوعیّت پیدا میکند که کفّار و مشرکان در برابر تبلیغ اسلام توسّط مسلمین دست به اسلحه ببرند و در غیر این صورت موضوع جهاد ابتدائی خود به خود منتفی میشود، از این رو از این نوع جهاد به جهاد عقیدتی نیز تعبیر شده است که برخی از غزوات پیامبر اسلام «6» در زمرهی جهاد ابتدائی قرار دارد.
در حقیقت فلسفهی جهاد ابتدائی مبارزه با کسانی است که با انتشار اسلام مبارزه میکنند و هدف آن رها کردن مردم از قید اسارت و بردگی فکری و اجتماعی و هدایت به اسلام است و بر خلاف برخی اقوال و تبلیغات سوء این نوع از جهاد ارتباطی با کشورگشایی و گسترش اجباری اسلام ندارد بلکه برای واژگون کردن نظامات غلط و ظالمانه و دادن امکان مطالعه و بررسی آزادانهی اسلام به مردم میباشد و هدف آن دفاع از توحید و دین الهی به عنوان یک حق فطری انسانی است.
جهاد ابتدائی لزوماً نیازی به اذن معصوم ندارد. در خصوص امکان انجام جهاد ابتدائی در زمان غیبت امام معصوم «7» و بدون اذن ایشان اختلافاتی بین فقها وجود دارد و برخی از فقها حضور معصوم یا منصوب امام معصوم «7» را از الزامات جهاد ابتدائی میدانند و از طرف دیگر گروهی دیگر از فقها به لزوم حضور معصوم «7» یا منصوب ایشان برای جهاد ابتدائی قایل نبوده و دستور فقیه جامع الشرایط را برای جهاد ابتدائی کافی میدانند.
از جمله فقهایی که قایل به جواز انجام جهاد ابتدائی در زمان غیبت بدون اذن امام معصوم «7» و بر اساس فرمان فقیه جامعالشرایط هستند میتوان به بزرگانی مانند شیخ مفید، شیخ طوسی و سیّد ابوالقاسم خوئی اشاره کرد.[14]
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 630
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0