تفکیک بین مسئولیت قراردادی و قهری
از دیرباز، مساله جدایی مسئولیت قراردادی و مسئو لیت خارج از قرارداد (ضمان قهری) و آثار مترتب بر آن در «حقوق اروپا»، به ویژه «حقوق فرانسه» مطرح بوده است؛ در «فرانسه» علمای حقوق، با احترام به آزادی اراده معتقد بودند که «قانونگذار» نباید در محدوده اراده قرارداد وارد گردد، بلکه باید به اراده طرفین و قرارداد احترام بگذارد و با توجه به اینکه مسئولیت قراردادی، اثر نقض قرارداد است و مسئولیت خارج از قرارداد، دارای منبع مستقل قانونی، و خود منبع مستقل تعهد است، همین تفاوت – صرف نظر از تفاوتهای دیگر- کافی است تا این دو مسئولیت از هم جدا شوند (هاشمی 1388، 61-35).
در «فقه امامیه»، برخی «فقهاء» به این دو مسئولیت توجه کرده اند، برخی گفته اند؛ اگر مسئولیت مدنی (ضمان) را به معنای تعهدات مالی در مقابل در مقابل تعدات غیر مالی تفسیر کنیم میتوانیم آن را به ضمان عقدی و ضمان ناشی از عدم انجام معامله و زمان قهری (اتلاف و تسبیب) تعمیم دهیم (جعفری لنگرودی 1367، 642). برخی فقهاء دیگر نیز، در تفسیر مفهوم اصطلاحی ضمان گفته اند ضمان قراردادی به معنی تدارک به عوض است، ولی ضمان قهری به معنی تلف مال موجود میباشد؛ بنابراین در اولی؛ ضمان متوقف به تلف نیست، در حالی که در ضمان قهری بدون تلف، موضوع ضمان نیز منتفی میباشد، به این ترتیب ضمان به سه حالت در «فقه» متصور است، «ضمان کفالت»، «ضمان معاوضی»، و ـضمان غرامت»؛ مقرر داشته اند: «گاه خسارتهای قهری ناشی از این نوع خسارتها رابطه مستقیمی با قرارداد ندارد؛ ضمان، تعهدی است که از اراده طرفین قرارداد مبنی بر عهده شکنی و عدم اجرای قرارداد ناشی میشود…» (خویی بیتا، 25).
2-5- مسئولیت انتظامی یا حرفهای
مسئولیتی که اشخاصی براساس قراردادهای حرفهای در انجمنها و اتحادیهها و سازمانهای صنف پزشکان دارند. به تخلف از این قوانین را تخلف انتظامی و اداری میگویند مثل سازمان نظام پزشکی که با عضویت پزشک در آن بر تخلفات پزشکان رسیدگی میکند.
2-6- بیمه مسئولیت پزشکی و شرط عدم مسئولیت
در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله ایران، شرکتهای بیمه قرارداد بیمه ویژهای را با عنوان بیمه مسئولیت پزشکی به پزشکان، درمانگران و ارائه دهندگان خدمات درمانی، جهت حمایت مالی و حقوقی از پزشکان متهم غیرعمد در برابر جبران خسارت و قوانین کیفری ارائه میدهند. برخی از این بیمه نامهها، حتی هزینه دیه دو نفر را که در اثر کوتاهی و اشتباه در عملیات و اقدامات پزشکی به صورت غیر عمد کشته شدهاند، تأمین میکنند.
فلسفه به وجود آمدن بیمههای مسئولیت پیروی از نظریه خطر بوده است که بر طبق آن خسارتهای سنگینی که ممکن بود با پیشرفت علم و صنایع تولیدی به بار آید جبران شود. در ابتدا بسیاری از اندیشمندان به مخالفت با آن پرداختند.
از نظر این گروه بیمه مسئولیت باعث خواهد شد که اشخاص جانب احتیاط را نگه نداشته و از این راه موجب اختلال در نظم عمومی و اخلاق حسنه بشوند. در بیمههای مسئولیت، موضوع بیمه مال و یا خود آن مسئولیت نیست بلکه خطری است که ممکن است از آن ناشی شود.
در قرارداد بیمه یک بیمه گر داریم و یک بیمه گذار. دریافت وجه مذکور در برگ بیمه منوط به اثبات تقصیر بیمه گذار و متحمل شدن خسارت مادی به وی میباشد و مثلاً اگر در رابطه بیمار و پزشک، بیمار نتواند اثبات تقصیر بکند و یا اگر بیمار اعلام رضایت کند و از این راه پزشک دیهای به بیمار نپردازد، بیمهگر هیچ وجهی به بیمه گذار (پزشک) پرداخت نخواهد کرد.
در دعاوی که علیه بیمه گذار در محاکم دادگستری طرح میگردد، بیمه گر بعنوان قائم مقام عام بیمه گذار حق دفاع در برابر اشخاص را خواهد داشت. همچنین به دلیل متغیر بودن مبالغ خسارات معنوی در آراء محاکم، بیمهگر هیچ مسئولیتی در قبال خسارات معنوی اشخاص نخواهد داشت.
حال به بیان تفاوت بیمه مسئولیت با شرط عدم مسئولیت میپردازیم:
هدف از بیمه مسئولیت قرار دادن مسئولیت در ذمه مسئول است که بیمهگر تضمین کننده این مسئولیت است اما در شرط عدم مسئولیت ذمه مسئول از پرداخت هرگونه ضرری بری شده و زیان دیده هیچ مجرایی برای دریافت زیان خود نخواهد داشت. حال این سؤال مطرح است که آیا قراردادن شرط عدم مسئولیت در قراردادهای خصوصی بین افراد صحیح میباشد؟
به نظر دکتر امامی: «مسئولیتی که در نتیجه تقصیر برای افراد به وجود میآید با نظم عمومی ارتباط نزدیک دارد. به بیان دیگر، قوانین مربوط به مسئولیت کسی که مرتکب تعدی و تفریط شده است، به دلیل ارتباط با نظم عمومی، در زمره قوانین امری است که به واسطه قراردادهای خصوصی نمیتوان از آن کاست یا از بین برد». از این رو قراردادن این شرط در قرارداد باطل خواهد بود کما اینکه قراردادن این شرط در قرارداد با اخلاق اجتماعی نیز در تضاد است.
از نظر دکتر کاتوزیان قراردادن شرط عدم مسئولیت در قرارداد صحیح ولی در برخی موارد نامشروع است:
مواردی که خسارت مربوط به سلامت جسمی یا آزادی و حقوق شخصی باشد. در این مورد، ایجاد مسئولیت برای کسی که به جسم یا حقوق مربوط به شخصیت و آزادی صدمه میزند، وسیلهای برای جلوگیری از بی مبالاتی و هشداری برای رعایت احتیاط است. از بین بردن این وسیله، بخشی از تضمین اجتماعی حقوق مربوط به شخصیت را از بین میبرد و از این لحاظ مخالف نظم عمومی است. بنابراین هرگاه پزشکی با بیمار قرار بگذارد که مسئول تقصیر خود در عمل جراحی نیست، این قرارداد از لحاظ مسئولیت مربوط به جبران خسارت بیمار یا بازماندگان او اثری ندارد.
در مورد ورود خسارت عمدی یا تقصیر سنگین که در حکم عمد است.
باید بدانیم بیمه مسئولیت پزشک، مسئولیت زیان ناشی از رفتارهای بیمه گذار (فعل و ترک فعل) را که نامبرده برطبق قانون مربوطه مسئول شناخته شده است را جبران میکند.
این رفتارها شامل: زیانهای ناشی از عدم مراقبت، اشتباه در خدمات پزشکی و یا تجویز داروی نامرتبط و… میگردد. در کشورهایی با سابقه طولانی در بیمه مسئولیت پزشکی، این خدمات در دستههای گوناگونی تقسیم شدهاند که گاه پزشک برای بیمه کامل حرفهای خود احتیاج به انعقاد قراردادهای متفاوتی دارد.
لازم است که قانونگذار کشور ما نیز برای کاهش حجم دعاوی دادگستری قانونی در جهت بیمه مسئولیت اجباری برخی از مشاغل حرفهای اقدامات لازم را بنماید.
2-7- خطای شغلی
2-7-1- تعریف
خطایی که در هنگام انجام حرفه معین به وجود میآید که غالباً از روش فنی متعارف مطابق اصول مسلم آن شغل است.
خطای شغلی درجه بندی دارد به این شرح:
الف- خطای عادی: در این خطا ارتباطی با اصول فنی آن شغل ندارد. مانند مستی پزشک در حین معالجه.
ب- خطای شغلی: که بنابر تعریف فوق در هنگام انجام حرفه مرتکب آن میشود و با اصول فنی آن حرفه مرتبط و متصل میباشد. مانند آنکه پزشک در تشخیص بیماری دچار اشتباه شود.
2-7-2- خطا در قانون مجازات اسلامی
تبصره 3 ماده295 ق.م.ا. بیان میداشت: «هرگاه اثر بیاحتیاطی یا بیمبالاتی یا عدم مهارت یا عدم رعایت مقررات مربوطه قتل یا ضرب یا جرح واقع شود و به نحوی که اگر آن مقررات رعایت میشد حادثهای اتفاق نمیافتاد، قتل و ضرب و جرح در حکم شبه عمد خواهد بود.» یعنی مصادیق خطا را به این شرح ذکر کرده بود:
الف- بی احتیاطی
ب- بی مبالاتی
ج- عدم مهارت
د- عدم رعایت نظامات دولتی
اکنون ماده 616 ق.م.ا. با بیانی شبیه به تبصره 3 ماده 295 ق.م.ا. مصوب 1375بیان میدارد:«در صورتی که قتل غیر عمد بهواسطهی بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا اقدام به امری که مرتکب در آن مهارت نداشته است،یا به سبب عدم رعایت نظامات واقع شود، مسبب به حبس از یک تا سه سال و نیز به پرداخت دیه درصورت مطالبه از ناحیه اولیای دم محکوم خواهدشد؛ مگر اینکه خطای محض باشد.
تقسیم بندی خطاها که به صورت سبک و سنگین گفته میشود. باید گفت که تقصیر به هر درجهای که باشد ایجاد مسئولیت میکند و اگر چه در بند 2 ماده 4ق. م. م نظریه درجه بندی خطا را تلویحاً پذیرفته ولی هرگاه غفلتی که قابل اغماض است دادگاه میتواند میزان خسارت را تخفیف دهد. درمورد خطای پزشک و اینکه باید عمل مستند به خطای پزشک باشد وظیفه مدعی است که باید خطا را ثابت کند. اکنون ماده 292ق.م.ا. مصوب1392 در این زمینه بیان میدارد:«جنایت در موارد زیر خطای محض محسوب میشود: الف- در حال خواب و بییهوشی و مانند آنها واقع شود. ب- به وسیله صغیر و مجنون ارتکاب یابد». در همین راستا ماده 295 ق.م.ا.در مورد مصداق دوم از مصادیق خطا یعنی “بی مبالاتی” بیان مطلب مینماید:«هرگاه کسی فعلی که انجام آن را به عهده گرفته یا وظیفهی خاصی را که قانون بر عهدهی وی گذاشته است ترک کند و به سبب آن، جنایتی واقع شود، چنانچه توانایی انجام آن را داشته باشد جنایت حاصله به او مستند میشود و حسبمورد عمدی یا شبه عمدی و یا خطای محض است، مانند این که مادر یا دایهای که شیر دادن را به عهده گرفته است کودک را شیر ندهد یا پزشک وظیفه خود را ترک کند . همچنین ماده 505 قانون مذکور در مورد مصداق اول از خطا یعنی “بی احتیاطی” چنین بیان میدارد: هرگاه هنگام رانندگی به سبب حوادثی مانند واژگون شدن خودرو و یا برخورد آن با موانع، سرنشینان خودرو مصدوم یا تلف شوند،در صورتی که سبب حادثه، علل قهری همچون زلزله و سیل نبوده و مستند به راننده باشد راننده ضامن دیه است …»
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 737
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0