پایان نامه نقش دکترین صلاحدید دولتها در تفسیر معاهدات بین‌المللی
نوشته شده توسط : admin

الف- بیان مساله:

     حاکمیت، منشأ حقوق بین‌الملل دولت محور است. دولت‌ها در برخی موارد معین و به نفع نظم بین­المللی، برخی محدویت ها را نسبت به حاکمیت خویش می پذیرند و با تحدید حاکمیت خود به نفع منافع مشترک، نظم حقوقی بین‌المللی را پایه ریزی می‌کنند. بنابراین، نظم مزبور عمدتاً از محدود شدن ارادی حاکمیت دولت‌ها پدیدار می‌گردد. در جامعه بین‌المللی کنونی واقعیت این است که، اِعمال حاکمیت امری مطلق نیست، بلکه حاکمیت دولت‌ها، توسط موازین و قواعد حقوق بین­الملل محدود  می­گردد.  محدودیتی که گاه بر مبنای واقعیت ها و ضروریات زیست بین‌المللی پدیدار می‌شود و گاه بر مبنای تراضی خود دولت‌ها.[1]  در این خصوص باید توجه داشت که  اگرچه در نظام حقوق بین­الملل، دولت­ها متعهد به اجرای تعهدات خویش می­باشند، لکن در حوزه تعهدات بین‌المللی، به طور بالقوه تمایلات حاکمیتی دولت­ها در مصاف با مقتضیات جهانی در جدال می‌باشند و در این بین تحلیل پدیده­ها، وقایع و تحولات را نمی‌توان بدون در نظر آوردن اهمیت خاستگاه غیرحقوقی موازین بین­المللی، به درستی انجام داد. در این حوزه، همچنان منافع ملی دولتها، نقش عمده ­ای  را ایفا می­نماید. به عبارتی فراتر از مباحث مربوط به سیر تاریخی حاکمیت دولتها و علل محدود شدن آنها، در عرصه حقوق­ بین­الملل یک سنت ثابت و طولانی وجود دارد که دولتها منافع ملی شان[2] را حتی مواقعی که وارد توافقات بین­المللی می­گردند و نیز هنگامی که بوسیله آن توافقات محدود می‌گردند، همچنان اعمال می­نمایند.[3] بدین معنا که هرچند حضور در جامعه­ى بین­المللى مستلزم این است که دولتها با گذار از آزادى عمل کامل و مطلق، از بخشى از این آزادى عمل به نفع حداقل منافع مشترک خویش صرفنظر نمایند، لکن به طور سنتی دولتها حق بر عدم انطباق و رعایت تعهدات بین­المللی در شرایط خاص، به خصوص اگر انطباق با تعهدات منجر به صدمه زدن به حاکمیت، امنیت، سیاست عمومی، و یا به طور کلی منافع حیاتی آنها گردد را همچنان برای خود حفظ نموده­اند. در حقوق بین­الملل موضوعاتی چون ضرورت عمومی، منافع اساسی، نظم عمومی، امنیت ملی، اخلاق عمومی مربوط به حوزه­هایی هستند که اغلب برای حاکمیت دولتها اموری اساسی هستند و به طور سنتی دولت‌ها خود بر آن نظارت دارند.[4]

لذا دولتها به عنوان بازیگران اصلی و اولیه جامعه­ی بین‌المللی تلاش بسیاری دارند تا روند تدوین و توسعه­ی حقوق بین­الملل به سمتی باشد که حاکمیت آن ها را در کم ترین حد ممکن محدود و منافع ملی آنها را در نظر بگیرد. منفعت ملی مسئله­ای است که دولت‌ها در حفظ و تقویت آن از هیچ کوششی فروگذار نیستند؛ حتی اگر این تلاش به قیمت نقض حقوق بین­الملل باشد، چرا که تعقیب این منافع، نمادی از حاکمیت آنها محسوب می‌گردد.[5] از این رو نه تنها دولتها تا زمانی که ضرورت زیست اجتماعی ایجاب نکند، به تحدید حاکمیت و منافع ملی خویش از طریق تعهدات قراردادی و غیرقراردادی تن نمی دهند، بلکه آنهاتلاش دارند تا حد ممکن و به شیوه های مختلف، حاکمیت و منافع ملی خود را گسترش و توسعه داده و در صورت تعارض نسبت به خروج از معاهده[6]، تعلیق و یا محدود کردن آن اقدام نمایند.

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید





لینک بالا اشتباه است

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

       
:: بازدید از این مطلب : 743
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 16 تير 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: